تا عاقل به دنبال پلي ميگشت ، ديوانه پابرهنه از آب گذشت.
+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در پنجشنبه سی ام آبان ۱۳۸۷ و ساعت
22:46 |
این روزا آدما قیمت هر چیز رو می دونن ولی ارزش هر چیز رو نمی دونن . . .
+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در سه شنبه دوم مهر ۱۳۸۷ و ساعت
20:1 |
مراقب باشيد چيزهايی را که دوست داريد بدستآوريد وگرنه ناچار خواهيد بود چيزهايی را که بدست آوردهايد دوست داشته باشيد
+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در دوشنبه یازدهم شهریور ۱۳۸۷ و ساعت
11:48 |
میان انسان و شرافت رشته باریکی وجود دارد و اسم آن قول است
+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در دوشنبه هفتم مرداد ۱۳۸۷ و ساعت
11:51 |
مهرباني را درنقاشي کودکي ديدم که خورشيد را سياه کشيده بود که پدرش زير نورخورشيد نسوزد
+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در شنبه بیست و دوم تیر ۱۳۸۷ و ساعت
23:52 |
بگذار ابر سرنوشت هرچه می خواهد ببارد ما چترمان خداست
+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در جمعه سی و یکم خرداد ۱۳۸۷ و ساعت
14:8 |
فرشتگان از خدا پرسیدن: خدایا تو که بشر رو آنقدر دوست داری چرا غم را آفریدی ؟ خدا گفت : غم را به خاطر خودم آفریدم چون این مخلوق من تا غمگین نباشد به یاد خالقش نمی افتد
+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در شنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۸۷ و ساعت
17:56 |
تپش های قلب تو جاودانه ترین آوای بشریست محفوظش بدار از حسرت...از کینه...از نفر
+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در پنجشنبه یکم فروردین ۱۳۸۷ و ساعت
13:57 |