هزار مرتبه سعدی تو را نصیحت کرد                      که حرف مجلس ما را به مجلسی نبری

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در چهارشنبه بیست و دوم دی ۱۳۸۹ و ساعت 6:3 |

خدایا کمکم کن تا فقیرانه زندگی نکرده و ثروتمند نمیرم.

منظور:اکثر مردم در فقر زندگی می کنند تا ثروتمند بمیرند.


+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در سه شنبه بیست و یکم دی ۱۳۸۹ و ساعت 9:1 |
ارنستو چه­گوارا:

شاد بودن تنها انتقامیست که می­توان از زندگی گرفت.


+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در چهارشنبه پانزدهم دی ۱۳۸۹ و ساعت 6:51 |

نکاتی بسیار قابل تامل درباره فقر

فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت؛

فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه؛

فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه؛

فقر اینه که بچه ات تا حالا یک هتل ۵ ستاره رو تجربه نکرده باشه و تو هر سال محرم حسینیه راه بندازی؛

فقر اینه که ماجرای عروس فخری خانوم و زن صیغه ای پسر وسطیش رو از حفظ باشی اما ماجرای مبارزات بابک خرمدین رو ندونی؛

فقر اینه که از بابک و افشین و سیاوش و مولوی و رودکی و خیام چیزی جز اسم ندونی اما ماجراهای آنجلینا جولی و براد پیت و سیر تحولی بریتنی اسپرز رو پیگیری کنی؛

فقر اینه که وقتی با زنت می ری بیرون مدام بهش گوشزد کنی که موها و گردنشو بپوشونه، وقتی تنها میری بیرون جلو پای زن یکی دیگه ترمز بزنی و بهش بگی خوششششگلهههه؛

فقر اینه که وقتی کسی ازت میپرسه در ۳ ماه اخیر چند تا کتاب خوندی برای پاسخ دادن نیازی به شمارش نداشته باشی؛

فقر اینه که ۶ بار مکه رفته باشی و هنوز ونیز و برج ایفل رو ندیده باشی؛

فقر اینه که فاصله لباس خریدن هات از فاصله مسواک خریدن هات کمتر باشه؛

فقر اینه که کلی پول بدی و یک عینک دیور تقلبی بخری اما فلان کتاب معروف رو نمی خری تا فایل پی دی اف ش رو مجانی گیر بیاری؛

فقر اینه که حاجی بازاری باشی و پولت از پارو بالا بره اما کفشهات واکس نداشته باشه و بوی عرق زیر بغلت حجره ات رو برداشته باشه؛

فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی؛

فقر اینه که ۱۵ میلیون پول مبلمان بدی اما غیر از ترکیه و دوبی هیچ کشور خارجی رو ندیده باشی؛

فقر اینه که ماشین ۴۰ میلیون تومانی سوار بشی و قوانین رانندگی رو رعایت نکنی؛

فقر اینه که به زنت بگی کار نکن ما که احتیاج مالی نداریم؛

فقر اینه که بری تو خیابون و شعار بدی که دموکراسی می خوای، تو خونه بچه ات جرات نکنه از ترست بهت بگه که بر حسب اتفاق قاب عکس مورد علاقه ات رو شکسته؛

فقر اینه که ورزش نکنی و به جاش برای تناسب اندام از غذا نخوردن و جراحی زیبایی و دارو کمک بگیری؛

فقر اینه که تولستوی و داستایوفسکی و احمد کسروی برات چیزی بیش از یک اسم نباشند اما تلویزیون خونه ات صبح تا شب روشن باشه؛

فقر اینه که وقتی ازت بپرسن سرگرمی و  هابیهای تو چی هستند بعد از یک مکث طولانی بگی موزیک و تلویزیون؛

فقر اینه که در اوقات فراغتت به جای سوزاندن چربی های بدنت بنزین بسوزانی؛

فقر اینه که با کامپیوتر کاری جز ایمیل چک کردن و چت کردن و موزیک گوش دادن نداشته باشی؛

فقر اینه که کتابخانه خونه ات کوچکتر از یخچالت(یخچال هایت) باشه؛

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در سه شنبه چهاردهم دی ۱۳۸۹ و ساعت 9:46 |
دانایی فرمود:

روزی روزانه از یزدان گرفتن سهل نیست می دهد روزی ولی از عمر روزی می رود


+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در یکشنبه دوازدهم دی ۱۳۸۹ و ساعت 8:35 |
امروز صبح که یکی از بازاریان قدیمی برای خرید ملک به بنگاه ما آمده بود،ابیات زیر را برای من خواند:

یک دو روزی که در جهان باشی   

سعی کن که از توانگران باشی

گر بمیری و دیگران بخورند

به که محتاج دیگران باشی

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در پنجشنبه نهم دی ۱۳۸۹ و ساعت 20:34 |

ملانصرالدین و عدالت خدا

یه روز 3 تا پسر بچه میرن پیش ملا نصرالدین میگن ما 10 تا گردو داریم میشه اینارو با عدالت بین ما تقسیم کنی؟

ملا می گه با عدالت آسمونی یا عدالت زمینی؟

بچه ها میگن خوب عدالت آسمونی بهتره با عدالت آسمونی تقسیم کن.

ملا 8 تا گردو می ده به اولی 2 تا می ده به دومی دو پس گردنی محکم هم می زنه یه سومی

بچه ها شاکی میشن می گن این چه عدالتیه ملا؟

ملا می گه خدا هم نعمتاشو بین بنده هاش همینجوری تقسیم کرده.


+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در دوشنبه بیست و نهم آذر ۱۳۸۹ و ساعت 19:28 |


+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در پنجشنبه هجدهم آذر ۱۳۸۹ و ساعت 20:52 |
هرچه اکنون هستیم محصول افکاری است که سابقا داشته ایم و حالا داریم .


+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در پنجشنبه یازدهم آذر ۱۳۸۹ و ساعت 21:23 |

موقعی که در آموزشی سربازی در پادگان 01 ارتش گروهبان نگهبان بودم،(چون در آموزشی به کسی درجه نمی دهند،به کسی که در غیاب افسر آموزش مسئول امور یگان است ، گروهبان نگهبان می گویند) در هنگام سرکشی به نگهبانان این بیت رابر روی دیوار دیدم که برایم جالب بود. جالبتر این بود که در ساعت 3 نصفه شب در دمای زیر 10 درجه صفر بهمن 86 این بیت را نوشته بود.

خفتگان را خبر از دولت بیداران نیست

                تاغمت پیش نیاید غم مردم نخوری

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در یکشنبه هجدهم مهر ۱۳۸۹ و ساعت 11:36 |
نامم را پدرم انتخاب کرد،
نام خانوادگی ام را یکی از اجدادم!
دیگر بس است!
راهم را خودم انتخاب خواهم کرد...


+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در شنبه هفدهم مهر ۱۳۸۹ و ساعت 12:30 |

جیمز آلن فیلسوف نامدار می گوید:

آدمی با اندیشه هایش کلید اوضاع و شرایط را می چرخاند و همه عوامل تحول و تجدید حیات برای اینکه آنچه را اراده می کند از خویشتن بسازد پیشاپیش درون خود اوست.

با این گفته جیمز آلن آموختم که  ثروت و سلامت و سعادت با لقوه ام به راستی درون خودم قرار دارد و منتظر است که به فعل درآید و به صورت اندیشه ها و احساسها و خواستها و فرمانهایی سالم و غنی بیان شود و جهانم را روشن گرداند.

به محض آگاهی از این راز ساده اما مقتدر و به کار بردن ان برایم در مدرسه بازرگانی راهی گشوده شد. آنگاه منشی وکیل جوانی به نام جو تالی شدم  که بعدا شهردار شهر ما و نامزد نمایندگی کنگره و سر انجام رئیس شرکت بین المللی کیوانس شد. به هنگام اوج کار با این وکیل دریافتم که باید کشیش شوم و به خدمت کلیسا در آیم تا بتوانم به دیگران نیز کمک کنم که کلیدهای معنوی و ذهنی تندرستی و شادمانی و توانگری و زندگی پرمعنا را بیابند و شیوه کاربرد آن را بیاموزند.

اکنون که به گذشته می اندیشم در می یابم که خواه آگاه و خواه نا آگاه در هرگام از راهم همواره قانون تشعشع و جاذبه را که قانون اصلی توانگری است به کار گرفته ام.

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در دوشنبه بیست و نهم شهریور ۱۳۸۹ و ساعت 16:13 |
راسل کانول در سخنرانیهای مشهورش تاکید می کند:
مجبورید ثروتمند باشید زیرا حق ندارید فقیر باشید زندگی کردن و ثروتمند نبودن حتما بد اقبالی است و بد بختی مضاف آنکه به همان اندازه که می توانید فقیر باشید می توانید ثروتمند گردید. این وظیفه بی چون و چرای ماست که از راههای شرافتمندانه ثروتمند شویم و البته راه شرافتمندانه تنها راهی است که به سرعت ما را به سوی ثروت می کشاند.

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در چهارشنبه ششم مرداد ۱۳۸۹ و ساعت 17:14 |
فقر سبب می شود که زندانها از دزدان و جنایتکاران پر شود. فقر انسانها را به سوی اعتیاد و فساد و فحشا و خودکشی سوق می دهد. از کودکان پاک و با استعداد و با هوش مجرم و بزهکار می سازد باعث می شود مردم به کارهایی دست بزنند که اگر فقیر نبودند به فکرشان هم خطور نمی کرد.
بیایید این اندیشه را که فقر از فضایل است یکسر کنار بگذاریم. فقر گناهی معمول و مشترک است. اگر با تنگنا و تنگدستی زیسته اید در تباهی به سر برده اید. این نیز یکی دیگر از حقایق تکان دهنده درباره توانگری است اما لازم نیست به زندگی در تباهی مالی اذامه بدهید زیرا این مرحله راه حل دارد.

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در چهارشنبه بیست و سوم تیر ۱۳۸۹ و ساعت 9:10 |
دنیا دو روز است:

یك روز با تو و یك روز علیه تو.

روزی كه با توست مغرور مشو و روزی كه علیه توست مایوس نشو چرا كه هر دو پایان پذیرند.

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در پنجشنبه نوزدهم فروردین ۱۳۸۹ و ساعت 13:40 |
امام علی(علیه السلام) به مالک اشتر: ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در جمعه هفتم اسفند ۱۳۸۸ و ساعت 8:14 |
هرگز نخواب کوروش ، دارا جهان ندارد ، سارا زبان ندارد ، رستم در این هیاهو گرز گران ندارد ، روز وداع خورشید ، زاینده رود خشکید ، زیرا دل سپاهان ، نقش جهان ندارد . بر نام پارس دریا ، نامی دگر نهادند،!!! گوئی که آرش ما تیروکمان ندارد . دریای مازنی ها ، بر کام دیگران شد ، دارا کجای کاری ؟!! دزدان سرزمینت ، بر بیستون نویسند (( اینجا خدا ندارد )) !! هرگز نخواب کوروش ، ای مهر آریائی ، بی نام تو وطن نیز ، نام و نشان ندارد.............!!!

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در دوشنبه دوازدهم بهمن ۱۳۸۸ و ساعت 11:16 |
در دهستان اصالت های عشق ، می توان شبنم فروش ساده بود!!! می توان روی اجاق عاطفه ، چای خوش طعم وفا را دم نمود!!!
+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در یکشنبه ششم دی ۱۳۸۸ و ساعت 16:59 |
یک شبی مجنون نمازش را شکست، بی وضو درکوچه ی لیلا نشست،عشق،آن شب مست مستش کرده بود.فارغ از جام الستش کرده بود.گفت یارب از چه خوارم کرده ای؟برصلیب عشق دارم کرده ای؟خسته ام زین عشق دل خونم نکن!!! من که مجنونم،تومجنونم نکن!!! مرداین بازیچه،دیگرنیستم!!! این تو و لیلای تو ، من نیستم!!! گفت:ای دیوانه ،لیلایت منم!! در رگت پنهان و پیدایت منم!! سالها با جور لیلا ساختی،من کنارت بودم و نشناختی!!!!
+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در سه شنبه سوم آذر ۱۳۸۸ و ساعت 8:2 |

شریف ترین دلها دلی است که اندیشه آزار کسان در آن نباشد

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در پنجشنبه هفتم آبان ۱۳۸۸ و ساعت 23:24 |
زندگی مثل دوچرخه سواری می مونه .... واسه حفظ تعادلت ... همیشه باید در حرکت باشی ..
+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در جمعه سوم مهر ۱۳۸۸ و ساعت 22:39 |
نیاباران!! زمین جای قشنگی نیست !!! من از اهل زمین هستم.. خوب می دانم که گل در عقد زنبور است ، ولی سودای بلبل دارد و پروانه را هم دوست میدارد.!!! نیا باران

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در شنبه هفتم شهریور ۱۳۸۸ و ساعت 8:38 |
ترجیح می دهم در خیابان باشم و به خدا فکر کنم تا اینکه در مسجد باشم و به کفش هایم فکر کنم


+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در چهارشنبه هفتم مرداد ۱۳۸۸ و ساعت 6:40 |
شعر های بی حجابم را ببین ,دیگر از اندوه دوران خسته ام ,پرده های واژگان بی هدف را می درم ,دیگر از حد و حصار با من مگو ......

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در یکشنبه چهاردهم تیر ۱۳۸۸ و ساعت 3:41 |
تقصير ما نيست که بر روي حرفهايمان نمي مانيم ما بر زميني زندگي مي کنيم که روزي دو بار خودش را دور ميزند

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در جمعه بیست و نهم خرداد ۱۳۸۸ و ساعت 17:42 |
ملّت بدون اخلاق،اخلاق بدون عقیده وعقیده بدون فهم ممکن نیست


+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در دوشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۸۸ و ساعت 8:44 |
امروز از دیروز به مرگ نزدیک تریم . به خدا چطور؟

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در جمعه هفتم فروردین ۱۳۸۸ و ساعت 14:6 |
خوشبختي يك سفر است، نه يك مقصد. هيچ زماني بهتر از همين لحظه براي شاد بودن وجود ندارد. زندگي كنيد و از حال لذت ببريد.

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در چهارشنبه هفتم اسفند ۱۳۸۷ و ساعت 17:37 |
یادمان باشد اگر گل چیدیم عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند....

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در شنبه پنجم بهمن ۱۳۸۷ و ساعت 3:40 |
دانشمندان دونوعند:دسته ای متخصصین هستند که تمام چیزهایی راکه وجودخارجی ندارد می دانند ودسته ای دیگر فلاسفه هستندکه ازآنچه موجود هست،هیچ نمی دانند.

+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در شنبه بیست و سوم آذر ۱۳۸۷ و ساعت 11:4 |