دکتر داشگرزاده خاطره ای را از رئیس دانشگاه تهران مرکز در کلاس شنبه نقل کرد که نتیجه اش این بود که می شود از سر میدان انقلاب استاد آورد و مدیریت را به آنها سپرد.
بعد از این موضوع تصمیم گرفتم روی یک شیوه مدیریتی که کمتر به آن پرداخته شده بیشتر مطالعه کنم که آن را می توان مدیریت میدانی نامید.
امروز به پستی در iauec.info برخوردم که در آن نوشته شده بود : "به نظر شما اگر مشکلاتی در انتخاب واحد دانشجویان از طرف دانشگاهی بوجود آید، یک عذرخواهی ساده از طرف یکی از مسئولین،از دانشجویان، چه معایب و مزایایی را برای آن دانشگاه خواهد داشت ؟ "
من دید گاه زیر را آوردم:
محاسن مدیریت میدانی : بالاترین فرد همه کاره هست و همه چیز را فقط او می فهمد و از افرادی در پیرامون خود استفاده می کند که در سطح پایین تری از او از هر لحاظ قرار داشته باشند تا کسی برای او قد علم نکند و حاضر نیست حتی با مشاوری مشورت کند چرا که امکان دارد مدیریت او به خطر بیافتد و ...
معایب مدیریت میدانی : به علت وجود انتقاد پذیری بالا ! هیچ عیبی در آن نیست.
بعد از این موضوع تصمیم گرفتم روی یک شیوه مدیریتی که کمتر به آن پرداخته شده بیشتر مطالعه کنم که آن را می توان مدیریت میدانی نامید.
امروز به پستی در iauec.info برخوردم که در آن نوشته شده بود : "به نظر شما اگر مشکلاتی در انتخاب واحد دانشجویان از طرف دانشگاهی بوجود آید، یک عذرخواهی ساده از طرف یکی از مسئولین،از دانشجویان، چه معایب و مزایایی را برای آن دانشگاه خواهد داشت ؟ "
من دید گاه زیر را آوردم:
محاسن مدیریت میدانی : بالاترین فرد همه کاره هست و همه چیز را فقط او می فهمد و از افرادی در پیرامون خود استفاده می کند که در سطح پایین تری از او از هر لحاظ قرار داشته باشند تا کسی برای او قد علم نکند و حاضر نیست حتی با مشاوری مشورت کند چرا که امکان دارد مدیریت او به خطر بیافتد و ...
معایب مدیریت میدانی : به علت وجود انتقاد پذیری بالا ! هیچ عیبی در آن نیست.
+ نوشته شده توسط امیرحسین کافی در دوشنبه شانزدهم اسفند ۱۳۸۹ و ساعت
9:49 |