گزارش تحلیلی مدیریت
تعریف تجزیه و تحلیل سیستم :
شناخت جنبه های مختلف سیستم ، چگونگی عملکرد اجزای تشکیل دهنده آن و نحوه و میزان ارتباط بین انها به منظور دستیابی به اطلاعات بنیادین جهت طراحی و اجرای یک سیستم مناسبتر است .
هدف از تجزیه و تحلیل سیستم ، ایجاد اصلاح و بهبود در وضع سازمان ، از طریق یافتن رویه ها و روشهای بهتر انجام کار است .
سیستم در یک سازمان : مجموعه ای از روشها که به یکدیگر وابسته اند و با اجرای آنها ، بخشی از هدف سازمانی تحقق می یابد .
روشها : مجموعه ای از شیوه های گوناگون انجام کار به شمار می آیند که با استفاده از آنها می توان به هدفهای نهایی سازمان دست یافت .
شیوه : تشریح جزئیات نحوه انجام دادن کار .
وظایف مدیران : ایجاد تغییر بمنظور بهبود سازمان ، مدیران موظفند در عین حال که تعادل سازمان خود را حفظ می کنند ، همگام با آخرین تغییرات و تحولاتی که در جهان رخ می دهد تغییرات لازم را در سازمان خود بوجود آورند و از جدید ترین روشها و شیوه ها ی انجام کار در اداره امور سازمان خود بهره گیرند . چرا که ما در دنیایی شتابزده و با تغییرات سریع زندگی می کنیم .
هدف تمام سیستم ها بقاست ، یعنی بودن و وجود داشتن است ووظیفه اساسی هر سیستم همگامی با تغییر و تلاش در جهت اعمال نفوذ بر تغییر است ، همگامی با آخرین پیشرفتها نیاز به تلاش صد چندان دارد . در دنیایی که به سرعت در حال حرکت است ، توقف شایسته نیست و به زوال منتهی خواهد شد .
سه عامل عدم تغییر در سازمانها و سیستم ها :
1-برخی افراد با وضع موجود انس می گیرند حتی اگر این انس ، غیر منطقی باشد .
2-گروهی از کارکنان به علت جمود فکری و ترس از تغییر به دنبال ثبات هستند ، در حالی که بقای خود آنها مشروط به تغییر است .
جان لاک در این مورد اشاره جالبی دارد و می گوید : ثبات از خواص اذهان تنگ است .
3-برخی افراد نیز به علت احساس نا امنی و عدم آگاهی از نحوه کاربرد شیوه های نوین و نیز احتمال از دست دادن منافع خاصی که در وضع موجود دارند .
مدیران باید خود از عوامل ایجاد تغییر باشند ، سازمانی پویا و ماندنی است که هدفهای خود را با شرایط و نیازهای متغیر محیطی تطبیق دهد و انعطاف لازم را برای تغییر در ساختار درونی خویش به نحوی که با تغییرات محیطی سازگار باشد نشان می دهد . چنین سازمانی می تواند در دنیای بی ترحم رقابت ها به موجودیت خود ادامه دهد ، از محیط خویش تاثیر پذیرد ، برآن تاثیر گذارد وروز به روز به سطح بالا تری از تکامل برسد .
متخصصین تجزیه و تحلیل را هم می توان از نیروی انسانی موجود سازمان و هم می توان از خارج سازمان دعوت به کار کرد .
چنانچه متخصصین از خارج سازمان دعوت شوند چون با مشکلات سازمانی خو نگرفته اند بهتر خواهند توانست به نقایص موجود پی ببرند و کمبودها را تشخیص بدهند و نیز با دید علمی تری نسبت به بررسی سیستم های سازمان اقدام خواهند کرد .
چنانچه متخصصین ، واحدی از خود سازمان برای این منظور دایر شود و این وظیفه را بطور مداوم بر عهده گیرند ، شاید کارکنان سازمان چندان مایل نباشند که کارشان توسط افرادی خارج از سازمان مورد نقد و بررسی قرار گیرد .
در حال حاضر هم در تشکیلات وزارتخانه ها و سازمانهای دولتی و نیز موسسات بخش خصوصی واحدهائی برای اجرای این وظیفه مهم بوجود آمده اند و هم موسساتی نیز بطور مستقل به عنوان مشاورین مدیریت بوجود آمده اند .
مهمترین وظایف واحد تجزیه و تحلیل سیستم :
1-تجزیه و تحلیل سازمان بمنظور ایجاد تشکیلات مناسب با نیازهای سازمان
2-استقرار مناسبترین سیستمها ، روشها و شیوه های انجام کار در سازمان
3-تهیه اطلاعات دقیق و به هنگام برای مدیران و مقامات مسئوول
4-کوشش در هماهنگ ساختن سازمان با آخرین تغییرات و پیشرفتها از این طریق
5-تدوین دستورالعملهای کتبی و مدون با کسب نظرات مقامات مسئول سازمان
6-تجزیه و تحلیل نحوه تقسیم کار به منظور تقسیم منطقی و درست کار بین کارکنان
7-تجزیه و تحلیل نمودار جریان کار ، بمنظور جلوگیری از تداخل و تکرار و حذف مراحل زائد کار
8-تجزیه و تحلیل بمنظور استفاده موثر از نیروی انسانی و تسهیلات فیزیکی کار
9-زمان سنجی کار برای ایجاد سرعت در ارائه کالا و خدمات به مشتریان
10-بررسی ، کنترل و طراحی فرمهای مورد نیاز سازمان
11-تجزیه و تحلیل سیستم بایگانی و مدیریت امور اسناد
12-بررسی نحوه استقرار و اجرای سیستمهای جدید (سیستمهای مکانیزه و کامپیوتری )
13-ایجاد روحیه تعاون و همکاری در بین کارکنان سازمان
14-تلاش در جهت افزایش سطح کارآیی ، اثر بخشی و بهره وری در کل سازمان
مهمترین فواید تجزیه و تحلیل سیستم ها عبارتند از :
1-اقدامی مناسب برای بررسی مسائل و مشکلات سازمانی
2-بهره وری یک سازمان رابطورمعمول را با استفاده از دو طریق زیر می توان افزایش داد :
الف- تشویق افراد به کار کردن بیشتر . ب – ساده کردن و بهسازی روشهای کار
3-اقدامی بمنظور مدد رسانی به مدیران و مقامات مسئوول در زمینه سیاستگذاری و تصمیم گیری است.
4-ساختار سازمانی مناسب تر ،روشهای اجرائی کارآمدتر و شیوه های عملیاتی پر ثمرتر بوجود می آید .
5-می توان از نیرو و تلاش کارکنان بهترین استفاده را کرد و از اتلاف نیروی انسانی جلوگیری کرد .
6-از میزان اشتباهات و خطاها کاسته می شود و خدمت به مشتریان سرعت می یابد .
7-بدست آوردن اطلاعات دقیق و بهنگام از وضع موجود که این اطلاعات مبنای مناسبی را برای برنامه ریزی در اختیار مدیران و مسئولان قرار می دهد .
آنالیست یا تحلیلگر سیستم کیست ؟
فردی علاقه مند به کار تجزیه و تحلیل سیستم ها و روشها که با استفاده از آموخته های علمی و شیوه های کاربردی از صلاحیت لازم برای انجام دادن بررسیهای همه جانبه در زمینه تجزیه و تحلیل برخوردار است .
دو وظیفه اساسی تحلیل گر سیستم چیست ؟
1-ارزیابی : اعمال و روابط موجود در کار را بررسی و ارزیابی کند .
2-همیاری : پیشنهادهای خاصی را برای بهبود کارائی ارائه دهد .
تحلیل گر می کوشد تا مسائل موجود را بخوبی بشناسد و درک کند و برای مقابله با آنها راه حلهای مناسب را ارائه دهد .
ویژگیهای تحلیل گر عبارتند از :
1-به کار تجزیه و تحلیل معتقد و علاقه مند باشد .
2-دارای ذهنی پرسشگر باشد .
3-اجزای سیستم را مرتبط با یکدیگر ببیند و آنها را بصورت هماهنگ و متحد در آورد .
4-متوجه نقش مهم کارکنان سازمان باشد و با مسائل انسانی و رفتار کارکنان در سازمان آشنا باشد .
5-با بررسی کافی و برخورد سیستمی،علتها را از معلولها تشخیص دهد و برای رفع مشکل اقدام کند .
6-واقعیات را همانگونه که هستند ،ببیند و بکوشد حالت بی طرفی خود را حفظ کند .
7-به ابعاد اخلاقی و جنبه های ارزشی نیز توجه داشته باشد.(به دلیل ذخیره سازی کارکنان را اخراج نکند )
8-تحلیل گر باید صبور باشد .
از آنجا که تجزیه و تحلیل ، کاری مستمر و دائم است تجزیه وتحلیل سیستمها و روشها باید به طور مستمر و متعالی در سازمان انجام گیرد و وضع موجود سازمان را با آخرین تغییرات و تحولات تطبیق دهد . از قدمهای آن بعنوان دور،چرخه و یا سیکل تجزیه و تحلیل یاد شده و مراحلی که در این سیکل طی میشود عبارتند از :
1-شناخت کل سیستم
2-تشخیص مشکلات
3-انتخاب مهمترین مشکل
4-تعیین علل مشکل
5-بررسی راههای حل مشکل
6-ارزیابی نتایج هر یک از روشها
7-انتخاب روش مناسب
8-تنظیم گزارش پیشنهادی
9-پیگیری به منظور اجرا
10-ارزیابی مجدد روش نو
11- جرح و تعدیل روش نو
12-استقرار روش نو
پشتیبانی عملیاتی :
پشتیبانی روند کسب و کار و عملیات پایه ای ترین نقش این سیستمها میباشد که شامل گرد آوری، ضبط، ذخیره سازی و پردازشهای اولیه داده ها است.
پشتیبانی تصمیم گیری :
پشتیبانی تصمیم گیری یک قدم فراتر می رود و بخش کاملی از تصمیم گیری را تشکیل میدهد. در این روند اغلب سوالهایی نظیر ""اگر ... شود چه خواهد شد؟"" مطرح می شود.
پشتیبانی استراتژیک :
سیستمهای اطلاعاتی قادرند پشتیبانی موقعیت رقابتی سازمان را بر عهده گیرند. میتوان چهار نوع آنالیز متمایز در این رابطه را تشخیص داد.
1- پشتیبانی در کمک به استفاده از زنجیره داده های داخلی که باید آخرین و واقعی ترین اطلاعات باشند و به سرعت در دسترس مدیران قرار گیرند. این کمکها به کاهش هزینه های مدیریت بهره وری کمک می کنند و تحت عنوان ""آنالیز جریان کسب و کار"" و یا "" سیستم مدیریت کسب و کار P2P "" از آنها یاد می شود.
2- هر شرکت موفقی یک یا دو عملیات کسب و کار دارد که آنها را بهتر از رقبا انجام میدهد. به این عملیات معمولا شایستگی های محوری گویند. در صورتی که این شایستگی محوری مدت زیادی سازمان را در بازار بالا نگه دارد به آن برتری پایدار رقابتی گوییم. برای اینکه یک شایستگی محوری به برتری پایدار رقابتی تبدیل شود باید تقلید از آن مشکل باشد، یکتا و پایدار باشد، برای رقابت یک امتیاز به حساب آید و در چندین موقعیت قابل استفاده باشد. لیست بسیار بلندی از این نوع قابلیت ها وجود دارد که میتوان از آن بین به شهرت خوب شرکت، قیمت پایین، کیفیت محصول، تیم مدیریت کارآمد، انحصار محصول و ... اشاره کرد. در عین حال برخی معتقدند که هیچ کدام از موارد یاد شده نمیتوانند در دراز مدت پایدار بمانند و تنها برتری رقابتی پایدار، ساخت ساختاراطلاعاتی مناسب و قدرتمندی است برای یافتن یک برتری مناسب در بازار در هر زمان مستقل از اینکه چه تغییراتی رخ می دهد.
3- سیستمهای اطلاعاتی اغلب از برتریهای رقابتی پشتیبانی و گاهی آنها را تولید می کنند. سرعت بالای تغییرات، دسترسی سریع به اطلاعات به روز را بسیار حیاتی ساخته و خود سیستمهای اطلاعاتی به یک برتـــری رقابتی تبدیل شده اند.
نظارت بر بهره وری :
سیستمهای اطلاعات مدیریتی تنها محدود به آمار و آنالیز داده ها نیستند. آنها میتوانند به عنوان ابزارهای مدیریت هدفمند مورد استفاده قرا گیرند. این سیستمها در موارد زیر کمک کننده میباشند:
-تولید اهداف مرتبط و قابل اندازه گیری
-نظارت بر نتایج و بهره وری
اعلام اختار، گاهی به طور روزانه، برای مدیران در هر رده از سازمان، راجع به هر گونه اختلاف بین نتایج کار و اهداف و بودجه های از پیش تعیین شده
عملاً کارمدیر سیستم اطلاعات مدیریت ارائه گزارشات روزآمد واطلاعات مفید به مدیرشرکت یا موسسه برای برنامه ریزی های آینده وتصمیم گیری می باشد این مدیر برای گردآوری داده ها وپردازش آنها نیاز به سیستم های اطلاعاتی ورایانهای وحتی سیستم های خبره می باشد پس مدیریت سیستم هم باید دید مدیریتی وسیستمی داشته واز امکانات سیستم های اطلاعاتی وفن آوری اطلاعات استفاده کند که لازمه این استفاده، دانش سوادرایانهای وسواد اطلاعاتی می باشد.
سیستم اطلاعات مدیریت:
سیستمی منسجم برای تهیه اطلاعات به منظور حمایت از برنامه ریزی ، کنترل وعملکرد سازمان است که از طربق ارائه گزارشهای خاص مدیریتی وظایف مدیریت میانی را پوشش میدهد.
سیستمهای اطلاعات مدیریتی ( MIS ) سیستمهای اطلاعاتی عموما مکانیزه ای هستند که در داخل سازمانها به کار می روند و شامل تمام کانالهای اطلاعاتی و ارتباطات آن سازمان میشوند. یک سیستم اطلاعاتی شامل تمام المانهایی است که در جمع آوری داده ها و تغییر و انتشار اطلاعات نقش دارند و معمولا در بر گیرنده سخت افزار، نرم افزار، افراد، کانالهای ارتباطات و خود داده ها و اطلاعات است. عملیات این سیستم شامل جمع آوری داده ها، پردازش داده ها و تبدیل داده های خام به اطلاعات ارزشمند، ذخیره و بازیابی داده ها و اطلاعات و تولید خروجی هایی نظیر گزارشات مدیریتی میباشد. فیلدهای مورد توجه در سیستم اطلاعات مدیریتی شامل مدیریت کسب و کار، مباحث تجاری و مهندسی نرم افزار است و نقش عمده این سیستمها در سازمان را میتوان در پشتیبانی روند و عملیات کسب و کار، پشتیبانی اتخاذ تصمیمات مدیریتی و پشتیبانی اتخاذ استراتژیهای رقابتی خلاصه کرد. در واقع یک سیستم اطلاعات مدیریتی (MIS) بر خلاف Transaction Processing Systems ها (TPS)به ارائه اطلاعات خام و سطح پایین نمی پردازد و اطلاعاتی را ارائه می کند که در اخذ تصمیمات مدیریتی حایذ اهمیت باشند. این امر در مواجهه با حجم انبوه اطلاعات اهمیت خود را نشان میدهد و با پردازشهای مفیدی که انجام میدهد به مدیران در انجام وظایف خود یاری میرساند.
MIS کنترل وبازسازی اطلاعات رااز دنیای محیطی وعملیات بازرگانی داخل سازمان بعهده دارد، بطریقی که باسازماندهی وانتخاب داده ها اطلاعات لازم را جهت اتخاذ تصمیم، برنامه ریزی وکنترل برای مدیران آماده سازد سیستم اطلاعاتی مدیریت نامیده می شود. مدیران همواره بدنبال اطلاعات هستند واتخاذ تصمیمات آنان براساس داده های مرتبط وبا موضوع تصمیم است.
مفهوم داده کاوی :
عبارت داده کاوی مترادف با یکی از عبارت های استخراج دانش، برداشت اطلاعات، وارسی داده ها و حتی لایروبی کردن داده هاست که در حقیقت کشف دانش در پایگاه داده ها[1][1] (KDD ) را توصیف می کند. بنابراین ایده ای که مبنای داده کاوی است یک فرآیند با اهمیت از شناخت الگوهای بالقوه مفید، تازه و درنهایت قابل درک در داده هاست. واژه کشف دانش در پایگاه داده ها در اوایل دهه 80 در مراجعه به مفهوم کلی، گسترده، سطح بالا و به دنبال جستجوی دانش در اطلاعات شکل گرفته است. داده کاوی کاربرد سطح بالای فنون و ابزار بکار برده شده برای معرفی و تحلیل داده ها ی تصمیم گیرندگان است. اصطلاح داده کاوی را آمار شناسان، تحلیل گران داده ها و انجمن سیستم های اطلاعات مدیریت به کار برده اند در حالی که پژوهشگران یادگیری ماشین و هوش مصنوعی از KDD بیشتر استفاده می کنند. در ادامه چند تعریف از داده کاوی ارائه می شود.
1- «داده کاوی یا به تعبیر دیگر کشف دانش در پایگاه داده ها، استخراج غیـــــر بدیهی اطلاعات بالقـوه مفید از روی داده هایی است که قبلاً، ناشناخته مانده اند. این مطلب برخی از روش های فنی مانند خوشه بنـدی، خلاصه سازی داده ها، فراگیری قاعده های رده بنــدی، یافتن ارتباط شبکه ها، تحلیــــــل تغییرات و کشف بی قاعدگی را شامل می شود »
2 - « داده کاوی در حقیقت کشف ساختارهای جالب توجه، غیر منتظره و با ارزش از داخل مجمــــوعه وسیعی از داده هامی باشد و فعالیتی است که اساساً با آمار و تحلیل دقیق داده ها منطبق است»
3- « داده کاوی فرآیند کشف رابطه ها، الگوها و روندهای جدید معنی داری است که به بررسی حجم وسیعی از اطلاعات ذخیره شده در انبارهای داده با فناوری های تشخیص الگو ( مانند ریاضی و آمار ) می پردازد». ( سایت کشف دانش در پایگاه داده ها در جهت کشف اطلاعات مفید از مجموعه بزرگ داده هاست. دانش کشف شده می تواند قاعده ای باشد تا ویژگی های داده ها، الگوهایی که به طور متناسب رخ می دهند، خوشه بندی موضوع های درون پایگاه داده ها و غیره را توصیف می کند.
یک کاربر سیستم KDD بایستی درک بالایی از قلمرو داده ها به منظور انتخاب زیر مجموعه صحیحی از داده ها، رده مناسبی از الگوها و معیار خوبی برای الگوهای جالب داشته باشد. بنابراین سیستم KDD باید ابزارهایی با اثر تعاملی داشته باشد نه سیستم های تجزیه و تحلیل خودکار. لذا کشف دانش از پایگاه داده ها باید مثل یک فرآیند شامل گام های زیر باشد:
1- درک قلمرو
2- آماده کردن مجموعه داده ها
3- کشف الگوها (داده کاوی)
4- پردازش بعد از کشف الگو
درعصری که به آن "عصر انفجار اطلاعات" اطلاق میگردد، فنآوری اطلاعات و ارتباطات بعنوان ابزاری کارآمد برای متخصصین رشته های گوناگون، موجبات تسهیل و تسریع ارائه خدمات را فراهم نموده است.
سيستم هاي اطلاعات مديريت
تعريف سيستم اطلاعات مديريت: سيستم اطلاعات مديريت سيستمي يکپارچه متشکل از کاربر و ماشين براي ارايه اطلاعات در پشتيباني از عمليات، مديريت و تصميم گيري در سازمان است. اين سيستم از نرم افزار و سخت افزار رايانه اي، راهنماها و دستورالعمل ها، مدل هايي براي تحليل، برنامه ريزي، کنترل و تصميم گيري و يک پايگاه اطلاعات بهره مي گيرد. سيستم اطلاعات مديريت سيستمي است که داده هاي محيطي را جمع آوري و داده هاي تبادلات و عمليات سازماني را ثبت مي کند و سپس آن ها را فيلتر، سازمان دهي و انتخاب کرده و به عنوان اطلاعات به مديران ارايه مي نمايد و ابزاري براي مديران فراهم مي آورد که اطلاعات مورد نياز خود را توليد نمايند(مورديک و مانسون 1986، 6). سيستم اطلاعات مديريت سيستمي يکپارچه، رايانه اي و کاربر ماشين است که اطلاعات لازم براي حمايت از عمليات و تصميم گيري فراهم مي کند. عناصر اصلي اين سيستم عبارتند از: (1) سيستمي يکپارچه براي خدمت به تعداد زيادي کاربر(2) سيستمي رايانه اي که تعدادي نرم افزار اطلاعاتي را از طريق يک پايگاه اطلاعات به هم مرتبط مي کند(3) رابط کاربر- ماشين که به جستجوهاي فوري و موقتي پاسخ مي دهد(4) ارايه اطلاعات به تمام سطوح مديريتي و(5) پشتيباني از عمليات و تصميم گيري
مفهوم سيستم اطلاعات مديريت
سيستم اطلاعات مديريت سازمان يک چيز متمايز و جدا از ديگر سيستم هاي اطلاعات نيست بلکه چارچوبي کلي ارايه مي کند که ديگر سيستم هاي اطلاعات بر مبناي آن با يکديگر هم خوان مي شوند. در طول زمان مشخص شد که مفهوم پياده سازي يک سيستم کاملاً يکپارچه واحد بسيار مشکل است. واقعيت اين است که يک سيستم يکپارچه، به معني يک ساختار واحد و همگن نيست بلکه بدين معني است که اجزاء آن منطبق بر يک طرح کلي هستند. اکنون سيستم اطلاعات مديريت به منزله فدراسيوني از زير سيستم ها در نظر گرفته مي شوند که در صورت نياز طراحي و اجرا مي شوند اما منطبق بر طرح کلي، استانداردها و رويه هاي سيستم اطلاعات مديريت هستند. بنابراين به جاي يک سيستم اطلاعات مديريت واحد و کلي، سازمان مي تواند تعداد زيادي سيستم اطلاعات مرتبط داشته باشد که نيازهاي مديريتي را در سطوح مختلف به شکل هاي مختلف تامين مي کنند. تجربه نشان مي دهد که يک سيستم کاملاً يکپارچه غير ممکن است. عوامل زيادي وجود دارند که بايد هم زمان و توام در نظر گرفته شوند و نگهداري چنين سيستمي مشکل است. به همين دليل، سيستم هاي اطلاعات مديريت بيشتر به صورت بخش بخش طراحي مي شوند و يکپارچه سازي تنها در مواردي که ضروري باشد اعمال مي شود. به طور خلاصه سيستم هاي اطلاعات مديريت مبنايي براي يکپارچه سازي پردازش هاي اطلاعات سازماني ارايه مي دهند.
نياز به يک پايگاه اطلاعات
داده ها مي بايست به گونه اي مديريت شوند که قابل دسترسي براي پردازش بوده و کيفيت مناسب داشته باشند. مديريت لازم بايد از هر دو جنبه سخت افزار و سازمان صورت پذيرد. نرم افزار ايجاد و مديريت يک پايگاه اطلاعات، يک سيستم مديريت پايگاه اطلاعات است. هنگامي که يک سيستم مديريت پايگاه اطلاعات وجود داشته باشد همه از داده هايي استفاده مي کنند که تنها در يک محل ذخيره شده اند و يک عمل روزآمدسازي تمام موارد استفاده را روزآمد مي کند. يکپارچه سازي چنين سيستمي نيازمند يک قدرت مرکزي براي پايگاه اطلاعات است. داده ها مي توانند در يک کامپيوتر مرکزي ذخيره شوند يا بين چندين کامپيوتر پراکنده شوند.
مدل هاي تصميم گيري در سيستم اطلاعات مديريت
معمولاً تنها داده هاي خام يا حتي داده هاي خلاصه شده براي استفاده کافي
نيستند. داده ها معمولاً بايد پردازش شده و به شکلي ارايه شوند که به يک تصميم
اتخاذ شده منجر شوند. تحقق چنين امري نيازمند يک مدل تصميم گيري است. مدل هاي تصميم گيري مي توانند در مراحل مختلف تصميم گيري مورد استفاده واقع
شوند. تعميم يک سيستم اطلاعات مديريت از جنبه تصميم سازي، سيستم هايي مانند سيستم
هاي پشتيبان تصميم گيري و سيستم هاي خبرههستند.
ابعاد طبقه بندي سيستم هاي اطلاعات مديريت:
همه سيستم هاي اطلاعات مديريت داراي قابليت ها، ويژگي ها و مولفه هاي يکسان نيستند. در واقع سيستم هاي اطلاعات مديريت داراي طيفي هستند که يک سر آن يک سيستم ساده گزارش گيري دستي و سر ديگر آن يک سيستم يکپارچه رايانه اي همراه با انواع گزارش ها و مدل هاي تصميم گيري است. در اين جا به برخي از ابعاد طبقه بندي سيستم هاي اطلاعات مديريت اشاره مي شود.
مولفه هاي فيزيکي
▪ سخت افزار(ورودي ها، خروجي ها، ذخيره سازي ثانويه، پردازشگرهاي مرکزي،
تبادلات).
▪ نرم افزار(نرم افزار سيستم و نرم افزار کاربر).
▪ پايگاه اطلاعات(ساختار سخت افزاري نرم افزاري حاوي
داده ها).
▪ رويه ها(دستورالعمل هاي کاربر، دستورالعمل هاي آماده
سازي ورودي، دستورالعمل هاي عملياتي براي عمليات رايانه اي).
▪ نيروي انساني(اپراتور، تحليل گر سيستم، برنامه نويس،
تهيه کنندگان داده ها، مدير سيستم اطلاعات).
وظايف پردازش
▪ پردازش تبادلات.
▪ نگهداري فايل هاي اصلي.
▪ توليد گزارش ها.
▪ پردازش جستجوها.
▪ پردازش نرم افزارهاي پشتيبان.
خروجي براي کاربران
▪ مستندات يا صفحات رابط براي تبادل(اطلاعاتي، عملياتي، جستجويي).
▪ گزارش هاي از پيش طراحي شده.
▪ پاسخ هاي از پيش طراحي شده به جستجوها.
▪ گزارش هاي موقت و پاسخ به جستجوها.
▪ نتايج تعامل بين کاربر و ماشين.
گزارش هاي از پيش طراحي شده: انواع گزارش يا جستجو
▪ اطلاعات نمايانگر.
▪ اطلاعات مسأله يابي.
▪ اطلاعات براي اقدام.
▪ اطلاعات پشتيبان تصميم.
گزارش هاي از پيش طراحي شده: انواع انعکاس شرايط
▪ وضعيت يا شرايط يک مقطع زماني.
▪ آن چه که در طول يک دوره اتفاق افتاده است.
▪ ارايه نتايج تا به امروز و نمايش اثر آن تا انتهاي
دوره.
پشتيباني تصميم
▪ تصميم هاي ساخت يافته قابل برنامه نويسي.
▪ تصميم هاي ساخت نيافته و غير قابل برنامه نويسي.
سطح استفاده از اطلاعات
▪ برنامه ريزي استراتژيک.
▪ کنترل مديريت و برنامه ريزي تاکتيکي.
▪ برنامه ريزي و کنترل عملياتي.