یه روز 3 تا پسر بچه میرن پیش ملا نصرالدین میگن ما 10 تا گردو داریم میشه اینارو با عدالت بین ما تقسیم کنی؟
ملا می گه با عدالت آسمونی یا عدالت زمینی؟
بچه ها میگن خوب عدالت آسمونی بهتره با عدالت آسمونی تقسیم کن.
ملا 8 تا گردو می ده به اولی 2 تا می ده به دومی دو پس گردنی محکم هم می زنه یه سومی
بچه ها شاکی میشن می گن این چه عدالتیه ملا؟
ملا می گه خدا هم نعمتاشو بین بنده هاش همینجوری تقسیم کرده.
اسامی شهدای کربلا
اسامی شریف شهدای کربلا طبق حروف الفبا عبارت است از:
1- ابا عبدالله ( ابو شهدا - حسین بن علی (ع) ) :
کنیه ابا عبدالله را رسول خدا (ص) از هنگام ولادت بر حضرت امام حسین نهادند .
امام حسین (ع) در سوم شعبان سال چهارم هجری در مدینه به دنیا آمد . رسول خدا (ص) نام این فرزند زهرا (ع) را حسین نهاد . وی مورد علاقه شدید پیامبر (ص) بود و آن حضرت درباره او می فرماید : حسین منی و انا من حسین ...
وی در آغوش پیامبر بزرگ شد . هنگام رحلت رسول خدا ، شش ساله بود . در دوران پدرش علی بن ابی طالب (ع) نیز از موقعیت بالایی برخوردار بود ، علم ، بخشش ، بزرگواری ، فصاحت ، تواضع ، دستگیری از بینوایان ، عفو ، حلم و ... از صفات برجسته این حجت الهی بود .
پس از شهادت پدرش امامت به امام حسن بن علی (ع) رسید همچون سربازی مطیع رهبر و مولای خویش و همراه برادر بود . پس از انعقاد پیمان صلح میان امام مجتبی (ع) و معاویه ، با برادرش و بقیه اهل بیت (ع) به مدینه آمدند . با شهادت امام حسن مجتبی (ع) در سال 49 یا 50 هجری بار امامت به دوش سید الشهدا قرار گرفت . با مرگ معاویه در سال 60 هجری یزید به والی مدینه نوشت که از امام حسین (ع) بیعت بگیرد . اما سید الشهدا که فساد یزید و بی لیاقتی او را می دانست ، از بیعت امتناع کرد و برای نجات اسلام از سلطه یزید که به زوال و محو دین می انجامید ، راه مبارزه را پیش گرفت . از مدینه به مکه هجرت کرد و در پی نامه نگاری های کوفیان و شیعیان عراق با آن حضرت و دعوت برای آمدن به کوفه ، آن امام ابتدا مسلم بن عقیل را فرستاد و نامه هایی برای شیعیان کوفه و بصره نوشت و بادرسافت پاسخ کوفیان در بیعت شان با مسلم بن عقیل ، در روز هشتم ذیحجه سال 60 هجری از مکه به سوی عراق ، حرکت کرد . پیمان شکنی کوفیان و شهادت مسلم بن عقیل اوضاع عراق نامطلوب ساخت و سید الشهدا که همراه خانواده ، فرزندان و یاران به سوی کوفه می رفت ، پیش از رسیدن به کوفه در سرزمین کربلا در محاصره سپاه کوفه قرار گرفت . تسلیم نیرو های یزیدی نشد و سرانجام در روز عاشورا در آن سرزمین مظلومانه و تشنه کام ، همراه فرزندان و اصحابش به شهادت رسید . از آن پس ، کربلا کانون الهام و عاشورا سرچشمه قیام و آزادگی شد و کشته شدن وی ، سبب زنده شدن اسلام و بیدار شدن وجدان های خفته گردید .
2- ابراهیم بن حصین ازدی :
از شهدای کربلا و اصحاب دلاور امام حسین (ع) بود ؛ از جمله کسانی که سید الشهدا (ع) در لحظات تنهایی ، نام برخی از یاران را می برده و صدا می زده است : " و یا ابراهیم بن الحسین ... " . وی بعد از ظهر عاشورا در کنار امام حسین (ع) به شهادت رسید .
3- ابوبکر حسن بن علی :
از شهدای کربلا ، فرزند امام حسن مجتبی (ع) . مادر او ام ولد بود . از مدینه همراه عمویش امام حسین (ع) به کربلا آمد و روز عاشورا پس از شهادت قاسم بن حسن ، خدمت سید الشهدا آمد و اجازه میدان طلبید و به میدان رفت و پس از نبردی دلاورانه به شهادت رسید .
4- ابو ثمامه صائدی :
از یاران سید الشهدا و شهید نماز ، که روز عاشورا به فیض شهادت رسید . وی از چهره های سرشناس شیعه در کوفه و مردی آگاه و شجاع و اسلحه شناس بود . مسلم بن عقیل در ایام بیعت گرفتن از مردم برای نهضت حسینی ، او را مسؤول دریافت اموال و خرید اسلحه قرار داده بود . نامش عمربن عبدالله بود . پیش از شروع درگیری های کربلا خود را از کوفه به کربلا رساند و به امام پیوست .
روز عاشورا ، که یاران امام به تدریج شهید می شدند و از تعدادشان کاسته میشد و این کاهش محسوس بود ابو ثمامه هنگام ظهر خدمت امام آمد و گفت جانم به فدای تو ! چنین می بینم که دشمنان به تو نزدیک شده اند . به خدا قسم تو کشته نخواهی شد مگر اینکه من پیش از تو کشته شوم دوست دارم این خدای خود را در حالی ملاقات کنم که این نماز که وقتش نزدیک است بخوانم . امام نگاهی به بالا افکند و فرمود : نماز را به یاد آوردی ، خدا تو را از نمازگزاران ذاکر قرار دهد . آری ، اینک اول وقت نماز است . مهلتی از سپاه دشمن خواستند . آنگاه ابو ثمامه و جمعی دیگر ، با امام حسین (ع) نماز جماعت خواندند . وی جزء آخرین سه نفری بود که از یاران امام تا عصر عاشورا زنده مانده بودند . برخی گفته اند که در اثر جراحت های بسیار بر زمین افتاد ، خویشانش او را به دوش کشیده و از میدان به در بردند و مدتها بعد از دنیا رفت .
5- ابو عمرو نهشلی ( یا : خثعمی ) :
از شهدای کربلاست که به قولی در حمله اول و به قولی در نبرد تن به تن شهید شد . از شخصیت های کوفه و مردی متهجد و شب زنده دار بود .
6- اسلم ترکی :
یکی از شهدا کربلا . وی غلام سیدالشهدا و ترک زبان بود ، تیر انداز و کماندار و قاری قرآن و آشنا به عربی بود . وی دلاورانه جنگید و بر زمین افتاد . امام به بالین او آمد و گریست و چهره بر چهره او نهاد . اسم چشم گشود و امام حسین (ع) را بر بالین خود دید ، تبسمی کرد و جان داد .
7- امیة بن سعد طائی :
از شهدای کربلا به شمار آمده که خود را در کربلا به امام حسین (ع) رساند و روز عاشورا ، به نقلی در حمله اول شهید شد .
8- انس بن حارث کاهلی :
از شهدای کربلاست . وی از اصحاب رسول خدا (ص) ، از طائفه بنی کاهل از بنی اسد بود . پیرمردی سالخورده ، از شیعیان کوفه بود که موقعیتی والا داشت . شبانه خود را به کربلا رساند و روز عاشورا در رکاب امام حسین (ع) به شهادت رسید .
9- بریربن خضیر همدانی :
از شهدای کربلاست . از اصحاب وفادار امام حسین (ع) و از انسان های شایسته و پرهیزگار که زاهد ، قاری قرآن و معلم قرآن و از شجاعان بزرگوار کوفه ، از قبیله همدان بود . وی در سال 60 هجری از کوفه به مکه رفت و به امام حسین (ع) پیوست و همراه او به کوفه آمد . شب عاشورا نیز از کسانی بود که برخاست و در حمایت و جانبازی یزای امام ، سخنانی ایراد کرد . روز عشورا به میدان رفت و خطاب به سپاه عمر سعد خطابه ای ایراد کرد و به نکوهش آنان پرداخت . بریر ، پس از حر به میدان رفت و جنگید تا شهید شد .
10- جابر بن حارث سلمانی :
از شهدای کربلاست . وی از شخصیت های شیعه در کوفه بود . در نهضت مسلم بن عقیل هم شرکت داشت و پس از شکست آن ، همراه گروهی به سوی حسین حرکت کردند و پیش از رسیدن آن حضرت به کربلا ، به او پیوستند .
11- جابر بن حجاج تیمی :
از شهدای عاشورا در حمله نخست است . وی از سوارکاران شجاع کوفه بود که در کربلا از سپاه عمر سعد به سپاه حسین (ع) پیوست . در نهضت مسلم بن عقیل نیز از بیعت کنندگان با وی بود .
12- جبلة بن علی شیبانی :
از شجاعان کوفه که در کربلا در حمله اول روز عاشورا به شهادت رسید . وی در صفین ، در رکاب امیرالمومنین (ع) حضور داشت و در قیام مسلم بن عقیل در کوفه همراه او بود . پس از شهادت مسلم نزد قبیله خود رفت و پنهان شد و انگاه که امام حسین (ع) به کربلا آمد خود را به آن حضرت رساند و در رکابش جنگید و شهید شد .
13- جعفر بن عقیل بن ابی طالب :
فرزند عقیل و عمو زاده سیدالشهدا بود . روز عاشورا در رکاب امام حسین (ع) شهید شد .
14- جعفر بن علی بن ابی طالب :
فرزند امیر المومنین وبدار ابوالفضل العباس بود که در کربلا شهید شد . هنگام شهادت 19 سال داشت .
15- جنادة بن کعب انصاری :
از شهدای کربلاست . از مکه همراه امام حسین (ع) به کوفه آمد و در روز عاشورا در حمله اول به شهادت رسید . پسرش ( عمر بن جناده ) هم در کربلا شهید شد .
16- جندب بن حجیر خولانی :
از شهدای کربلا در روز عاشور است . وی از چهره های بارز شیعه در کوفه و از یاران علی (ع) بود و قبل از رسیدن سپاه حر به کاروان امام حسین (ع) ، از کوفه بیرون آمد و به کاروان حسینی پیوسته بود . شهادتش را در حمله اول نوشته اند .
17- جون :
غلام سیاه ابوذر غفاری که در کربلا به شهادت رسید . جون بن حوی پس از شهادت مولایش ابوذر به مدینه برگشت و در خدمت اهل بیت در آمد . در سفر کربلا ، از مدینه همراه امام تا مکه و از آنجا به کربلا آمد . چون به اسلحه سازی و اسلحه شناسی آشنا بود ، شب عاشورا هم در کربلا به کار اصلاح سلاحها اشتغال داشت . با آنکه سن او زیاد بود ، ولی روز عاشورا از سید الشهدا (ع) اذن میدان طلبید . امام او را رخصت داد و آزادش کرد . ولی او با اصرار می خواست در روز های شادی و غم و راحتی و رنج از خاندان پیامبر جدا نشود . پس از نبرد وقتی بر زمین افتاد امام خود را بر بالین او رساند و چنین دعا کرد : خدایا ! رویش را سفید و بویش را معطر کن و او را با نیکان محشور گردان .
18- حبیب بن مظاهر :
از شهدای والا قدر کربلا بود . در هر سه جنگ صفین ، نهروان و جمل ، در رکاب علی (ع) شرکت داشت و در نهضت مسلم بن عقیل در کوفه ، از کسانی بود که در راه بیعت گرفتن برای مسلم بن عقیل ، کوشش فراوان می کرد . نیز از سران شیعه در کوفه محسوب می شد که به حسین بن علی (ع) دعوت نامه نوشت . نزد امام حسین موقعیت والایی داشت . در کربلا نیز او را به عنوان فرمانده جناح چپ سپاه خویش تعیین کرد .
حبیب بن مظاهر ، روز عاشورا از اینکه با شهادتش به بهشت خواهد رفت ، خوشحال بود و با بریر بن خضیر مزاح می کرد . شهادت او بر حسین (ع) بسیار سخت بود هنگام شهادتش 75 سال داشت . سر او نیز همراه سرهای شهدا در کوفه گردانده شد .
19 - حجاج بن مسروق جعفی :
از شهدای گرانقدر سید الشهدا (ع) . وی اهل کوفه و از یاران امیر المومنین (ع) بود . وقتی خبر هجرت امام حسین (ع) را از مدینه به مکه شنید خود را به آن حضرت رساند و همراه امام از آنجا به کربلا آمد . همواره ملازم سید الشهدا بود و در پنج وقت ، اذان می گفت . روز عاشورا به میدان رفت و جنگید و غرق خون خود نزد امام برگشت . پس از گفتگویی با سیدالشهدا بار دیگر به میدان رفت و شهید شد .
20- حر بن یزید ریاحی :
شهید والاقدر عاشورا ، حر از خاندان های معروف عراق و از روسای کوفیان بود . به درخواست ابن زیاد ، برای مبارزه با حسین (ع) فراخوانده شد و به سر کردگی هزار شوار برگزیده گشت . در منزل قصر بنی مقاتل یا شراف ، راه را بر امام بست و مانع از حرکت آن حضرت به سوی کوفه شد . کاروان حسینی را همراهی کرد تا به کربلا رسیدند و امام در آنجا فرود آمد . حر وقتی فهمید کار جنگیدن با حسین بن علی (ع) جدی است ، صبح روز عاشورا به بهانه آب دادن به اسب خویش ، از اردوگاه عمر سعد جدا شد به کاروان حسینی پیوست . توبه کنان کنار خیمه های امام آمد و اظهار پشیمانی کرد ، سپس اذن میدان طلبید و پس از نبردی دلیرانه به شهادت رسید . حسین بن علی (ع) بر بالین حر حضور یافت و خطاب به آن شهید فرمود : تو همون گونه که مادرت نامت را حر گذاشته است ، حر و آزاده ای ، آزاد در دنیا و سعادتمند در آخرت !
21- حلاس بن عمر راسبی :
از شهدای کربلاست که در حمله اول در روز عاشورا به شراف شهادت نائل شد .
22- حنظلة بن اسعد شبامی :
از شهدای کربلاست . حنظله از چهره های شیعی در کوفه و زبان آور شجاع و معلم قرآن بود . چون سید الشهدا به کربلا رسید ، وی به آن حضرت پیوست وی جزء شهدایی است که تا اواخر زنده بود و از جان حسین بن علی (ع) در مقابل تیر ها و نیزه های دشمن محافظت می کرد و گاهی هم با سخنانش به سپاه کوفه هشدار میداد و موعظه می کرد .
23- زاهر ، مولی عمرو بن حمق :
از شهدای عاشوراست . وی را از شخصیت های کوفه و مردی سالخورده از قبیله کنده دانسته اند . غلام عمرو بن حمق خزاعی ( از یاران ویژه امیر المومنین ) بود و در حرکت های انقلابی عمرو بن حمق ( که به دست معاویه شهید شد ) همدوش و همراه او و تحت تعقیب معاویه بود . در سال 60 هجری به مکه آمد و به حسین (ع) پیوست و در حمله نخست روز عاشورا به شهادت رسید .
24- زهیر بن قین بجلی :
از شخصیت های برجسته کوفه بود که در روز عاشورا ، افتخار یافت در رکاب حسین بن علی (ع) به شهادت برسد . وی در میدان های جنگ ، دلاوری های بسیاری نشان داده بود . در سال 60 هجری ( که سید الشهدا هم از مکه به قصد کوفه حرکت کرده بود ) از سفر حج بر می گشت و دوست نداشت که با سید الشهدا برخورد کند و هم منزل شود . اما در یکی از منزلگاها به ناچار با فرود آمدن کاروان حسینی همزمان شد . امام کسی را نزد او فرستاد . زهیر نزد امام رفت . همسرش نیز همراه او آمد و به کاروان حسین (ع) پیوستند . شب عاشورا نیز ، از جمله کسانی بود که با نطقی پر شور ، مراتب اخلاص و حمایت جانبازی خویش را نسبت به امام ابراز کرد و گفت : اگر هزار بار هم کشته شوم ، و زنده گردم هرگز دست از یاری پسر پیغمبر برنخواهم داشت . روز عاشورا ، سید الشهدا فرماندهی جناح راست خویش را در میدان به زهیر سپرد . ظهر عاشورا هم او و سعید بن عبدالله جلوی امام ایستادند و سپر تیرها شدند تا امام نماز بخواند . پس از اتمام نماز به میدان رفت و شجاعانه نبرد کرد و با شمشیر از حسین (ع) دفاع کرد و جنگید و کشته شد . امام به مالین او آمد و او را دعا کرد و کشندگانش را نفرین کرد .
25- سالم بن عمرو :
از شهدای کربلاست . وی غلامی از طایفه بنی مدینه بود و در کوفه می زیست و از شیعیان اهل بیت به شمار می آمد سوارکاری نامدار بود . در نهضت حضرت مسلم شرکت داشت . پس از تنها ماندن مسلم بن عقیل او و جمعی دیگر از شیعیان دستگیر شدند ، اما سالم از جنگ دشمن گریخت و پنهان شد . چون شنید امام حسین (ع) به کربلا رسیده است ، خود را به آن حضرت رساند و روز عاشورا در حمله اول شهید شد .
26- سعید بن عبدالله حنفی :
از شهدای والاقدر کربلاست ، که ایمانی راسخ و شجاعتی فراوان داشت و هواداران سر سخت اهل بیت (ع) بود . شب عاشورا وقتی سیدالشهدا (ع) از افراد خواست که از تاریکی شب استفاده کرده و متفرق شوند ، یاران برخواستند و هر یک سخنانی گفتند . از جمله سعید بن عبدالله ایستاد و گفت : نه به خدا قسم ، تو را وا نمی گذاریم . اگر بدانم که کشته می شوم و سپس زنده می شوم ، آنگاه سوزانده می شوم ، و هفتاد بار با من چنین می کنند ، باز هم از تو جدا نمی شوم تا در راه تو فدا شوم . وی از انقلابیون پر شور کوفه به حساب می آمد . در نهضت مسلم بن عقیل هم فعال بود و نامه مسلم را به مکه رساند و از مکه همراه امام به کوفه آمد تا روز عاشورا در مقابل امام حسین (ع) ایستاد تا آن حضرت نمازش را بخواند . او آنقدر تیر خورد که بر زمین افتاد و جان باخت .
27- سلمان بن مضارب بجلی :
از شهدای کربلاست . گفته شده وی پسر عموی زهیر بن قین بوده و همراه او ، پیش از رسیدن به کربلا ، به سپاه حسین بن علی (ع) پیوست و عصر عاشورا شهید شد .
28- سوار بن منعم :
از شهدای حادثه کربلاست . وی پس از رسیدن امام حسین (ع) به کربلا از کوفه آمد و به آن حضرت پیوست .
29- سوید بن عمرو خثعمی :
آخرین کشته کربلاست . وی پس از شهادت امام حسین (ع) شهید شد . یکی از دو مردی بود که همراه امام حسین بودند . او مجروحی افتاده در میدان ، میان زخمیان بود و رمقی در بدن داشت و در آن حال ، چون شنیو کوفیان شادی کنان می گویند حسین کشته شد ، به هوش آمد و با چاقو و شمشیری که داشت با همان حالت به جنگ پرداخت و شهید شد .
30- سیف بن حارث بن سریع جابری :
از شهدای جوان کربلاست . وی و پسر عمویش مالک بن عبدالله از کوفه آمده ، در کربلا به امام حسین (ع) پیوستند . روز عاشورا پس از شهادت حنظة بن قیس ، هنگامی که دشمن به خیمه گاه امام حسین نزدیک شده بود ، گریان خدمت امام آمدند و اذن میدان طلبیدند . سپس هردو با هم به میدان رفته ، جنگیدن تا شهید شدند .
31- سیف بن مالک عبدی :
از شهدای کربلاست . از بصره به کوفه آمد و از آنجا به کاروان امام حسین (ع) پیوست ، سپس همراه او به کربلا آمد . عصر عاشورا در نبرد تن به تن به شهادت رسید .
32- شوذب ، مولی شکر :
از شهدای کربلاست . وی غلام شاکر بن عبدالله همدانی بود و از شیعیان برجسته و از بزرگترین انقلابیون حماسی و مخلص به شمار می آمد که در کربلا ، در کهنسالی به شهادت رسید . از مکه همراه امام شد و به کربلا آمد . شهادت او بعد از ظهر عاشورا بود .
33- ضرغامة بن مالک :
از شهدای کربلاست . وی در کوفه میزیست و از شیعیان امام و بیعت کنندگان با مسلم بن عقیل بود . چون مسلم شهید شد ، همراه سپاه کوفه به کربلا آمد ، اما در آنجا به یاران سید الشهدا (ع) پیوست و عصر عاشورا به شهادت رسید .
34- عابس بن ابی شبیب شاکری :
از شهدای کربلاست . عابس از رجال برجسته شیعه و مردی دلیر ، سخنور ، کوشا و تلاشگر ، شب زنده دار ، از طایفه بنی شاکر بود . از کسانی بود که وقتی مسلم بن عقیل نامه امام حسین (ع) را برای اهل کوفه خواند ، به پا خواست و اعلام هواداری و حمایت کرد و پس از بعت کوفیان با مسلم بن عقیل بعنوان پیک ، نامه ای از سوی آنان به امام حسین (ع) در مکه رساند . دلاوری های او در کربلا مشهور است . رشادت های وی چنان بود که سپاه کوفه از نبرد تن به تن با وی ناتوان بودند . به دستور عمر سعد ، از اطراف او را سنگباران کردند . او هم زره از تن بیرون آورد و کلاه خود از سر برداشت و لخت شد و با تیغ بر دشمن حمله کرد و یک تنه آنقدر جنگید تا در قلب میدان و محاصره دشمن به شهادت رسید .
35- عامر بن حسان بن شریح طائی :
از اصحاب امام حسین (ع) بود که از مکه همراه آن حضرت آمد و در کربلا در حمله اول به شهادت رسید . وی از شجاعان معروف و شیعیان خالص بود . پدرش نیز در جنگ جمل و صفین ، در رکاب حضرت علی (ع) جنگیده بود .
36- عامر بن مسلم عبدی :
از شهدای کربلا بود . عامر اهل بصره بود ، همراه غلامش سالم از بصره به مکه آمد و به سید الشهدا (ع) پیوست و از آنجا همراه امام تا کربلا آمد و روز عاشورا در حمله اول به شهادت رسید .
37- عباس بن علی (ع) :
فرزند امیر المومنین ، برادر سید الشهدا ، فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسین (ع) در روز عاشورا . مادرش فاطمه کلابیه بود که بعدها به ام البنین شهرت یافت . علی (ع) پس از شهادت فاطمه زهرا با ام البنین ازدواج کرد . عباس و 3 پسر دیگر ثمره این ازدواج بود . ولادتش را در 4 شعبان سال 26 هجری در مدینه نوشته اند و بزرگترین فرزند ام البنین بود . و این چهار فرزند رسید همه در کربلا در رکاب امام حسین (ع) به شهادت رسیدند.
آن حضرت ، قامتی رسید ، چهره ایی زیبا و شجاعتی کم نظیر داشت و به خاطر سیمای جذابش او را قمر بنی هاشم می گفتند . در حادثه کربلا ، سمت پرچمدار سپاه حسین (ع) و سقایی خیمه ها اطفال و اهل بیت امام حسین را داشت و در رکاب برادر غیر از تهیه آب ، نگهبانی خیمه ها و امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان حسین (ع) نیز بر عهده او بود و تا زنده بود دودمان امامت ، آسایش و امنیت داشتند .
روز عاشورا سه برادر دیگر عباس پیش از او به شهادت رسیدند . مقتی علمدار کربلا از امام حسین (ع) اذن میدان طلبید حضرت از او خواست تا برای کودکان تشنه و خیمه های بی آب آب تهیه کند . ابوالفضل به فرات رفت و مشک آب را پر کرد و در بازگشت به خیمه ها که فرات را در محاصره داشتند در گیر شد و دست هایش قطع گردید و به شهادت رسید . عباس مظهر ایثار و وفاداری و گذشت بود .
وقتی به فرات وارد شد با اینکه تشنه بود ، اما به خاطر تشنگی برادرش آب نخورد . شهادت عباس برای امام حسین بسیار نا گوار و شکنند بود . پیکرش در کنار نهر علقمه ماند و سید الشهدا به سوی خیمه آمد و شهادت او را به اهل بیت خبر داد . هنگام دفن شهدای کربلا نیز ، در همان محل دفن شد . از این رو امروز حرم ابوالفضل (ع) با حرم سید الشهدا فاصله دارد .
38- عبدالرحمن بن عبدالله ارحبی :
از شهدای کربلاست از همراهان مسلم بن عقیل در کوفه بود . مردی بود شجاع ، موجه و محترم و تابعی . در مکه همراه امام شد و به کربلا آمد . گفته اند در حمله نخست به شهادت رسید .
39- عبدالرحمن بن عبد ربه انصاری خزرجی :
از شهدای کربلاست . وی از اصحاب رسول خدا (ص) بود و پس از رحلت آن حضرت نیز از کسانی بود که به امیر المومنین اخلاص داشت و از آن حضرت قرآن آموخته بود . روز تاسوعا با بریر شوخی می کرد . وقتی گفتند الان چه وقت شوخی است ؟ گفت چرا خوشحال نباشم ؟ میان ما و بهشت جز درگیری با این کافران و شهادت فاصله ای نیست .
40 و 41- عبدالرحمن بن عروه غفاری و عبدالله بن عروه غفاری :
عبدالرحمن و برادرش عبدالله که هر دو در کربلا شهید شدند ، از اشراف و شجاعان کوفه بودند و به خاندان پیامبر عشق می ورزیدند . این دو برادر با هم از کوفه به کربلا آمده بودند . هر دو با هم روز عاشورا از سیدالشهدا اذن پیکار گرفتند و با هم به میدان رفتند . در رفتن به میدان نبرد از هم سبقت می جستند . این دو برادر با هم نیز به شهادت رسیدند .
42- عبدالرحمن بن عقیل بن ابی طالب :
از شهدای کربلا و اولاد عقیل است .
43- عبدالله بن حسن بن علی (ع) :
نوجوان 11 ساله ، فرزند امام حسن مجتبی (ع) که در روز عاشورا ، وقتی دید سید الشهدا بر زمین افتاده ، برای دفاع از عموی به سوی میدان شتافت و در دفاع از عموی مظلومش جنگید و عده ای را کشت و به شهادت رسید . برخی هم نقل کرده اند حرمله ، با شمشیر ، دست او را که در آغوش عمویش حسین قرار گرفته بود قطع نموده همانجا شهیدش کرد .
44 و 45 - عبدالله بن عقیل بن ابی طالب :
از شهدای بنی هاشم در روز عاشورا . عقیل دو پسر داشت که نام هر دو عبدالله بود ، یکی به نام اکبر یاد میشد و دیگری به نام اصغر . هر دو در کربلا با امام حسین (ع) شهید شدند .
46 - عبدالله بن علی بن ابی طالب (ع) :
از شهدای کربلاست وی فرزند امیر المومنین و برادر عباس و مادرش ام البنین بود . هنگام شهادت 25 سال داشت .
47- عبدالله بن عمیر کلبی :
جزء اولین شهدا ست که از جبهه امام حسین به میدان رفت . جوانی دلاور از شیعیان کوفه بود . به کوفه آمده و در نزدیکی بئرالعبد خانه ای گرفت و با همسرش به آنجا منتقل شد . وقتی دید عمر سعد ، نیرو آماده و سازماندهی میکند تا از نخیله به جنگ حسین بن علی (ع) در کربلا برند ، به خدا قسم شیفته جهاد با مشرکان بودم . امیدوارم جنگ با اینان که به نبرد فرزند پیامبر می روند ، نزد خداوند کم ثواب تر از جهاد با مشرکان نباشد . پیش همسر خود رفت و نیست خود را با او در میان گذاشت ، شبانه هر دو از کوفه بیرون رفتند و شب هشتم محرم به یاران امام حسین در کربلا پیوستند . همسر او نیز از شهدای کربلا بود . پس از شهادت عبدالله همسرش خود را به بالین او رسانید و خاک از چهره او می زدود که به دست شمر ، یکی از غلامانش به نام رستم با گرزی بر سر اورد و کنار شوهرش به شهادت رسید .
48- عبدالله بن مسلم بن عقیل :
از شهدای بنی هاشم در کربلا ، مادرش رقیه دختر علی علیه السلام بود . گفته اند در حالی که دست بر پیشانی نهاده بود تیری آمد و دست و پیشانی را به هم دوخت . برخی او را هنگام شهادت 14 ساله دانسته اند .
49- عثمان بن علی بن ابی طالب (ع) :
یکی از شهدای کربلا . وی برادر عباس است که مادرش ام البنین و پدرش امیرالمومنین است . در روز عاشورا مجروح شد و بر زمین افتاد و یکی از سپاه ابن سعد او را کشت . هنگام شهادت 21 سال داشت .
50- علی اصغر (ع) :
یکی از فرزندان امام حسین (ع) که شیر خوار بود از تشنگی روز عاشورا بی تاب شده بود . امام خطاب به دشمن فرمود : از یاران و فرزندانم کسی جز این کودک نمانده است . نمیبینید که چگونه از تشنگی بی تاب شده است ؟
در حال گفتگو بود که تیری از کمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم علی اصغر را درید امام حسین (ع) خون گلوی او را گرفت و به آسمان پاشید . از این کودک با عنوانها شیرخواره ، شش ماهه ، باب الحوائج ، طفل رضیع و ... یاد می شود و قنداقه و گهواره از مفاهیمی است که در ارتباط با او آورده می شود .
51- علی اکبر (ع) :
فرزند بزرگ سید الشهدا و شبیه پیامبر که روز عاشورا فدای دین شد . مادر علی اکبر لیلا دختر ابی مره بود . در کربلا حدود 25 سال داشت . سن او را 18 سال و 20 هم گفته اند . او اولین شهید روز عاشورا از بنی هاشم بود . علی شباهت بسیاری به پیامبر داشت ، هم در خلقت ، هم در اخلاق و هم در گفتار .
علی چندین بار به میدان رفت و رزم های شجاعانه ای با انبوه سپاه دشمن نمود . پیکار سخت او را تشنه تر ساخت . به خیمه آمد . بی آنکه آبی بتواند بنوشد ، با همان تشنگی و جراحت دوباره به میدان رفت و جنگید تا به شهادت رسید . علی اکبر ، نزدیکترین شهیدی است که با حسین (ع) دفن شده است . مدفن او پایین پای ابا عبدالله الحسین (ع) قرار دارد و به این خاطر ضریح امام ، شش گوشه دارد .
52- عمار بن حسان طائی :
از شهدای کربلاست . وی از شیعیان خالص و از شجاعان معروف بود . از مکه همراه امام به کربلا آمد و در پیش روی آن حضرت به شهادت رسید .
53- عمرو بن جناده انصاری :
از شهدای نوجوان کربلا که پدرش نیز در رکاب سیدالشهدا (ع) شهید شد . این نوجوان چون خواست به میدان رود امام فرمود : پدر این نوجوان کشته شد ؛ شاید مادرش راضی نباشد که به میدان رود . گفت مادرم دستور داده که به میدان روم و لباس جنگ بر من پوشانده است . او که 9 ساله یا 11 ساله بود ، به میدان رفت و رجز خواند و جنگید تا کشته شد .
54- عمرو بن قرظه انصاری :
از شهدای کربلاست عمرو از کوفه آمد و در کربلا ، روز ششم محرم به سید الشهدا پیوست . روز عاشورا جلوی امام حسین ایستاد و تیر های دشمن را با سینه و پیشانی خود به جان می خرید و این گونه از جان امام محافظت می کرد زخم های زیادی بر پیکرش نشست . به امام خطاب کرد که ای پسر پیامبر ! آیا وفا کردم ؟ حضرت فرمود آری تو پیش از من به بهشت میروی . از من به پیامبر سلام برسان و بگو که من در پی تو می آیم و ... افتاد و شهید شد .
55- عون بن جعفر :
از شهدای کربلاست . پسر جعفر بن ابی طالب ( جعفر طیار ) . عون در زمان امام مجتبی و سپس امام حسین از یاوران آن دو امام بود . همراه همسرش در کربلا حضور داشت . روز عاشورا از سیدالشهدا (ع) اجازه گرفت و به میدان رفت . نبردی دلاورانه کرد و به شهادت رسید هنگام شهادت 56 ساله بود .
56- عون بن عبدالله بن جعفر :
پسر حضرت زینب (س) بود که همراه برادر دیگرش محمد در روز عاشورا در نبرد تن به تن با سپاه کوفه به شهادت رسید . عون و برادرش پس از حرکت امام حسین از مدینه ، در پی کاروان راه افتادند و در منزگاه ذات عرق خدمت امام رسیدند .
57- عون بن علی بن ابی طالب (ع) :
از شهدای کربلاست اولین کسی بود که پس از شهادت جمع زیادی یاران امام ، از جمع برادرانش داوطلب رفتن به میدان شد . وقتی برای اذن گرفتن آمد ، برادرش امام حسین (ع) فرمود : آیا آماده مرگ شدی ؟ گفت چگونه آماده نشوم ، در حالی که تو را تنها و بی یاور می بینم !
امام دعایش کرد که برو ، خداوند پاداش نیکت دهد . به میدان رفت ، جنگید و مجروح شد . از هر طرف بر سر او ریختند و او را شهید کردند .
58- قاسط بن زهیر تغلبی :
از شهدای حمله نخست در روز عاشورا . پیرمردی از طایفه بنی تغلب بن وائل بود . او و برادرانش چون خبر آمدن حسین به کوفه را شنیدند ، شب عاشورا خود را مخفیانه به کوفه رساندند . هر سه برادر روز عاشورا به شهادت رسیدند .
59- قاسم بن حسن (ع) :
نوجوان شهید عاشورا در رکاب سید الشهدا (ع) فرزند گرامی امام حسن مجتبی (ع) . روز عاشورا سن او به حد بلوغ نرسیده بود . برای میدان رفتن از امام خویش اجازه خواست . ابا عبدالله چون نگاه به او افکند ، وی را در آغوش کشید و گریست ، آنگاه اجازه داد . قاسم خوش سیما بود . سوار بر اسب شد و عازم میدان گشت . در جنگی دلاورانه به شهادت رسید . هنگامی که بر زمین می افتاد عمویش ابا عبدالله (ع) خود را بر بالین او رساند ولی او در حال جان دادن بود . پیکر او را آورد و کنار شهدای اهل بیت قرار داد .
60- مالک بن عبدالله جابری :
از شهدای کربلاست ، وی و برادرش سیف بن حارث بن سریع ، در کربلا به حسین بن علی (ع) پیوستند و عصر عاشورا ، در لحظاتی که سپاه کوفه به خیمه گاه امام حسین (ع) نزدیک شده بودند ، اجازه میدان گرفته ، جنگیدند و شهید شدند .
61- مجمع بن عبدالله عائذی :
وی از شهدای کربلا در حمله اول است . در مسیر کوفه در منزلگاه زباله به سید الشهدا (ع) پیوست و در رکاب امام به کربلا آمد .
62- محمد بن عبدالله بن جعفر :
پسر حضرت زینت و عبدالله بن جعفر ، که در روز عاشورا در رکاب سید الشهدا (ع) به شهادت رسید . او برادرش عون پس از خروج امام حسین (ع) از مکه میان راه به او پیوستند و در کربلا در نبرد تن به تن با دشمن در محاصره قرار گرفتند و شهید شدند .
63- مسعود بن حجاج :
از شهدای کربلا . وی و پسرش ( عبدالرحمان بن حجاج ) در حمله اول به شهادت رسیدند .
64- مسلم بن عوسجه اسدی :
اولین شهید عاشورا که در حمله نخست به شهادت رسید . پیر مردی بزرگوار از طائفه بنی اسد و از چهره های درخشان کوفه و هواداران اهل بیت (ع) بود . در نهضت مسلم نقش دریافت پول از هواداران و تهیه سلاح برای نهضت را بر عهده داشت . در کربلا از یاران شجاع و فداکار امام بود . سپاه دشمن چون در نبرد تن به تن یارای جنگیدن با او را نداشتند ، او را سنگباران کردند . چون مسلم به زمین افتاد ، رمقی در تن داشت که حسین بن علی (ع) و حبیب بن مظاهر خود را به او رساندند .
65- مسلم بن کثیر ازدی :
از شهدای کربلا در حادثه عاشورا ، از کسانی بود که به قصد حسین بن علی (ع) از کوفه بیرون آمد و نزدیکی های کربلا به آن حضرت پیوست و روز عاشورا در حمله نخست به شهادت رسید .
66- منجح ، مولی الحسین (ع) :
از شهدای کربلاست ، نامش منجح بن سهم و در زمان امام حسن مجتبی (ع) غلام آن حضرت بود . پس از وی غلام سید الشهدا بود . منجح در روز عاشورا پس از نبردی دلیرانه در رکاب مولایش به شهادت رسید و از شهدای اولیه بود .
67- نافع بن هلال :
از شهدای کربلاست . نافع ، بزرگواری دلاور ، قاری قرآن ، کاتب و از حاملان حدیث و از اصحاب امیرالمومنین (ع) بود و در سه جنگ جمل ، صفین و نهروان در رکاب آن حضرت بود . وی از شخصیت های بارز کوفه به شمار می رفت و پیش از شهادت مسلم بن عقیل مخفیانه از کوفه بیرون آمده به استقبال امام شتافته بود ، سپس همراه امام حسین(ع) به کربلا آمد . در کربلا همراه عباس (ع) در آوردن آب به خیمه ها مشارکت داشت . از جمله کسانی بود که در سخنرانی پر شوری وفاداری خویش را نسبت به سید الشهدا ابراز داشت . نافع نام خود را روی تیر های زهر آگین خود می نوشت و همواره با آنها تیر اندازی می کرد . روز عاشورا وقتی تیرهایش تمام شد ، شمشیر کشید و بر سپاه کوفه تاخت ، کوفیان با سنگ و تیر او را مورد ضربه های خود قرار دادند تا اینکه بازویش شکست او را محاصره کرده و زنده دستگیر کردند شمر او را گرفته نزد عمر سعد برد . سپس به دست شمر به شهادت رسید .
68- نعیم بن عجلان انصاری :
از شهدای کربلاست . نعیم از طایفه خزرج بود و دو برادرش از یاران حضرت علی (ع) و از مدافعان آن حضرت در جنگ صفین بودند . او از کوفه حرکت کرد و در کربلا خود را به امام حسین (ع) رساند و در روز عاشورا در حمله نخست شهید شد .
69 - وهب بن عبدالله کلبی :
از شهدای کربلاست ، مادر و همسرش نیز در کربلا بودند و به شهادت رسیدند . وهب که اهل کوفه بود ، در کربلا در رکاب امام حسین (ع) حضور داشت . روز عاشورا پس از حر و بریر به میدان رفت . مادرش مشوق او در رفتن به میدان بود . وقتی پس از مقداری جنگ ، نزد مادر برگشت که : آیا راضی شدی ؟ گفت وقتی راضی میشوم که در رکاب امام حسین (ع) به شهادت برسی . دوباره رفت و جنگید ، همسرش هم رفت و چوبی بر گرفت و به میدان رفت . وهب آنقدر جنگید تا شهید شد .
70- هفهاف بن منهد راسبی :
از شهدای کربلاست . مردی دلیر و تکسوار از شیعیان بصره و از یاران علی (ع) که وقتی خبر حرکت امام را به سوی کوفه شنید از بصره به سوی کربلا حرکت کرد . وقتی رسید که حادثه پایان یافته و با تیغ بر افراد سپاه عمر سعد حمله کرد . عده ای را کشت و خود به شهادت رسید .
71- یزیدبن ثبیط ( ثبیت ) عبدی :
از شهدای کربلاست . وی ده پسر داشت . پس از دریافت نامه سید الشهدا (ع) که خطاب به اهل بصره نوشته بود همراه دو پسرش عبدالله و عبیدالله از بصره خارج آمدند و به علت بسته بودن راه ها با پیمودن بیراهه ها در مکه خود را به امام حسین (ع) رسانده ، به کاروان او پیوستند . روز عاشورا پسرانش در حمله اول و خودش در مبارزه تن به تن به شهادت رسیدند .
72- یزید بن مغفل جعفی :
از شجاعان هنرمند و شاعر شیعه که در کربلا به شهادت رسید . وی در مکه به کاروان حسینی پیوست و با آن حضرت به کربلا آمد و روز عاشورا در پیکار تن به تن با کوفیان ، پس از کشتن عده ای زیادی به شهادت رسید .
سایت های معرفی ابداعات و ابتکارت
www.inventiondb.com
www.worldchanging.com
inventors.about.com
www.inventionspatents.com
www.creativitypool.com
www.uspto.gov
www.narenji.ir
www.ideacenter.ir
www. insf.org
آیا می شود یکدفعه سازمان را تغییر داد؟
به نظر می رسد فرهنگ سازمان را باید به تدریج عوض کرد ولی ساختار سازمان را می توان به یکباره عوض کرد.
تغییر فرهنگ سازمانی
مدیران با تغییر عوامل تثبیتكننده فرهنگ (جامعه¬پذیری، گزینش و اعمال و كردار مدیران عالی) و داستانها، شعائر، امتیازات، نمادهای مادی و زبان (عوامل یادگیری فرهنگ)، میتوانند فرهنگ را تغییر دهند. صاحبنظران، معتقدند كه تحت شرایط و موقعیتهایی، انجام تغییر آسانتر است. حتی جایی كه شرایط، مطلوب هستند، مدیران نباید انتظار پذیرش سریع ارزشهای فرهنگی جدید را داشته باشند.
ممکن است فرهنگ سازمانی تحت شرایط زیر تغییر کند:
1. بحران شدید؛ وجود چنین ضربه¬ای می¬تواند وضع موجود را دگرگون سازد و جنبههای معقول یا ذی¬ربط فرهنگ حاکم را مورد پرسش قرار دهد. نمونه¬های آن، وخیم شدن وضع مالی شرکت، خسارت سنگینی که یکی از مشتریان عمده متحمل شده یا تغییرات تکنولوژیک است؛ که شرکت رقیب به آن دست یافته است.
2. جابجایی رهبر؛ هنگامی که مقام ارشد یا بالاترین مقام سازمانی تغییر کند، می¬تواند مجموعه¬ای از ارزشهای اصولی به سازمان بیاورد که این نیز گونهای تحول یا دگرگونی شدید به حساب می¬آید.
3. سازمان تازه تأسیس و کوچک؛ تغییر فرهنگ در سازمان تازه تأسیس و کوچک، سریعتر و راحت¬تر صورت می¬گیرد. فرهنگ، در سازمانهای تازه تأسیس از استحكام كمتری برخوردار است. همچنین انتقال ارزشهای جدید برای مدیران سازمانهای کوچک آسانتر است.
4. فرهنگ ضعیف؛ اگر فرهنگ، فراگیر باشد و همه اعضا در مورد ارزش¬های آن، اتفاق نظر داشته باشند، ایجاد تغییر با مشکلات زیادی رو¬به¬رو می¬شود. فرهنگ ضعیف (در مقایسه با فرهنگ قوی) راحت¬تر تغییر می¬کند. لازم به یادآوری است که اگر همهی این شرایط، وجود داشته باشد، بازهم نمی¬توان مدّعی شد که بهطور حتم فرهنگ سازمان تغییر می¬کند. گذشته از این ایجاد تغییرات عمده نیاز به دوره¬های زمانی بلند¬مدت دارد. بنابراین باید توجه کرد که فرهنگ سازمانی، اثرات شدید بر رفتار اعضا دارد، بهویژه در کوتاه¬مدت و میان-مدت بهندرت امکان دارد، مدیریت بتواند از این بابت اعمال نفوذ نماید.
فرآيند تغيير فرهنگ سازماني
گام اول : درک محيط و نيروهاي ديگر تاثير گذار در استراتژيهاي اينده: بازنگري در نيروهاي داخلي و خارجي تاثير گذار بر شرکت .
گام دوم : شناسائي وتعيين ارزشهاي بنياني شرکت :گام اساسي در تغيير فرهنگ ،تعيين ارزشهاي بنياني و هميشگي است .
گام سوم : ايجاد ديدگاه مشارکتي از آنچه که شرکت مي خواهد بشود. اين پرسش که چه نوع فرهنگ ، ارزشها وساختار سازماني نياز است تا بتوانيم به توسعه واستقرار استراتژي و تطابق با محيط جاري وآينده پرداخته شود. آيا نياز به سرعت عمل بيشتري است ؟ آيا نياز به ارتباط نزديکتري با مشتريان است ؟
گام چهارم : ارزيابي فرهنگ موجود وتعيين عناصري از فرهنگ که نياز به تغيير آن است. تغييرات فرهنگي معمولا با تشخيص فرهنگ موجود و ارزيابي از اهداف استراتپيک آينده شروع مي شود. اگر چه کار مشکلي است ، زيرا وقتي شما درون سازمان هستيد ديدن فرهنگ سازماني مشکل تر است.
گام پنجم : تعيين اينکه چه تغييراتي بايستي انجام شود تا فاصله بين دو استراتژي پر گردد. آيا عناصر موجود ( ارزشها ، نرمها ، ساختارها ، سيستمها و ....) در راستاي اهداف آينده مي باشند.
گام ششم : تعيين مديران ارشد در هدايت تغيير فرهنگ . تيم رهبري عامل کليدي موفقيت براي تغيير فرهنگ است . اگر تيم از افرادي گوناگون وقوي باشند تاثير بسيار خوبي خواهد داشت . رهبر گروه بايد مطمئن باشد که افراد بر اهداف در نظر گرفته شده اشراف و تمرکز لازم را دارند .گروه بايد قادر باشد در کليه سطوح سازمان ايجاد اعتماد واطمينان کند . تيم مي بايستي گروههاي زيادي را راه اندازي کند. همچنين نياز است که ديگران را براي تصميم گيري وعملياتي که منجر به نغيير گردد، توانمند سازد.
گام هفتم : استقرار برنامه اهداف و افق زماني . هنگامي که فاصله بين فرهنگ جديد و موجود سازمان شناسائي شده ، برنامه عملياتي بايستي توسعه پيدا کند . اولويتها کدامند ؟ چه منابعي مورد نياز است ؟ توالي اقدامات چگونه است ؟ چه مدت زمان نياز است ؟ مسئوليتهاي بخشهاي مختلف به عهده چه کساني است ؟ اصول اساسي مديريت پروژه بايستي اجرا وپيگيري گردد تا پروژه پيچيده تغيير فرهنگ با موفقيت به انجام برسد.
گام هشتم : برقراري ارتباط و ايجاد انگيزه در ميان تمامي ذينفعان . تغيير در فرهنگ سازماني نياز مند برقراري ارتباطي دقيق و متقاعد کننده دارد. بايستي با پرسش از تمامي کارکنان آنها را در حلقه زنجير به طيقي که نياز به تغيير را درک کنند ، قرار داد. آنان بايد بدانند که چگونه تغيير به نفع آنان است و چگونه فرصتهاي جديدي را ايجاد خواهد کرد. رهبري تغيير به منزله هدايت کننده ، تسهيل ساز وتوانمند کننده کليه نيروها ،براي پشتيباني از تغيير است .
گام نهم : شناسائي موانع و منابع مقاومت وتوسعه استراتژي براي رفع آنان . افراد در مقابل تغيير عکس العملهاي متفاوتي از خود بروز مي دهند. اگر در تمام سطوح تضاد و چالشها برطرف نشوند مقاومت قطعا سخت تر خواهد بود. براي مقابله با ترس و از دست دادن کار ، اقداماتي بايستي انجام داد . ترس را مي توان با ارائه اطلاعات واشتياق مديريت به شنيدن صداي کارکنان کاهش داده و علاقه مندي آنان را افزايش داد.استراتژي ديگري که مي تواند به ديگر کارکنان برا تطبيق با تغيير کمک کند ، اين است که تغيير را به گامهاي کوچکتري تقسيم کنند . به علاوه مديريت نياز دارد که افراد را به درک فرصتها و فوايد شخصي که از تغيير حاصل مي گردد ، ترغيب نمايد .
گام دهم : نهادينه سازي والگو سازي در جهت تقويت تغييير فرهنگ . رهبري تيم نقش حياتي در الگو سازي ، تقويت و پاداش تيم دارد. هنگامي که رفتار مديريت و تصميمات او مطابق با تغييرات است اين به منزله ارسال پيامهاي انگيزشي براي پشتيباني از تغيير است. به علاوه مديريت بايد پاداش رفتار ونتايج ناشي از تغيير را تضمين کند. وي بايد اين اطمينان را بدهد که سيستم پاداش و رفتار در حين عمل تشخسص داده خواهد شد و گام به گام مورد تحليل قرار مي گيرد.
گام يازدهم : ارزيابي از فرهنگ سازماني و نهادينه کردن نرم ياد گيري وتغيير شکل . بايد به خاطر داشت که تغيير يک فرآين ديناميک است که نياز به بازخورد مستمر وارزيابي دائم دارد . همچنان که محيط سازماني تغيير مي کند فرهنگ بايستي وفق داده شود . راه حلي که زماني در يک سازمان مشکلي را حل کرده است ، مطمئنا برا ي هميشه کارساز و موثر نمي باشد
تغییر سازمانی چیست؟
مراحل چرخه حیات یک سازمان عبارتند از:
1.مرحله كارآفريني؛
2.مرحله اشتراك مساعي(همكاري گروهي)؛
3.مرحله رسمي شدن سازمان؛
4.مرحله تدبيرانديشي؛
منظور از تغییر سازمانی مرحله دوم حیات سازمان یعنی مرحله رشد سازمان است. به محض بوجود آمدن سازمان تغییر آغاز می شود که به دو شکل است:
سازمانها برای بقا خود را با محیط تطبیق می دهند.
محیط سازمانها را برای بقا گزینش می کند.
دلایل اصلی چرایی تغییر سازمانی کدامند؟
دلایل درونی تغییر:
با هدف بهبود اثر بخشی سازمانی شامل:
اهداف
مدیریت و کارکنان
خطوط ارتباطی و جریان اطلاعات
توزیع مناسب منابع
ورود فناوری به سازمان
افراد درون سازمان
تغییر اولویت ها
مسائل برخاسته در داخل سازمان
چشم اندازهای تجاری نو
دلایل بیرونی تغییر:
فرهنگ جامعه
روند های جمعیتی
قوانین
جو سیاسی
اقتصاد
پیشرفتهای تکنو لوژیک
رقابت
افزایش انتظارات مشتری
روابط بین سازمانی
روابط عمومی
تغییر به چه روشهایی بوجود می آید؟
تدریجی:
در طول زمان وبه تدریج ونه ناگهانی و بنیادی رخ می دهد. می تواند بصورت یک سری از پروژه هایی که توسط تیم های وظیفه ای در طول زمان انجام می شود باشد مانند TQM.
یکباره:
این نوع تغییر ناگهانی و بنیادی است و به منظور دستیابی به مقصد در فواصل نسبتا محدود زمانی صورت می پذیرد مانند BPR. این نوع تغییر بیشتر اجبار بوده و اغلب منشا آن نیرو های محیطی است که سازمان بر آنها کنترل ندارد مانن رقابت سازمانها و قوانین ومقررات جدید. پاسخ سازمانها باید فوری باشد در غیر این صورت بقا سازمان به خطر می افتد.
چرا قابلیت مدیریت تغییر مهم است؟
تغییر نتیجه ترکیبی از عوامل است و تصمیم گیری در مورد محل تغییر و اولویت ها مشکل است اینکه:
چه چیزی تغییر یابد؟
What is to be changed?
چگونه تغییر یابد؟
How is change to occur?
مدیریت تغیر مستلزم هزینه است. مدیریت موثر تغییر باعث می شود که هزینه های تغییر به حداقل رسیده و کارایی افزایش یابد.
کدام جنبه های سازمانی تغییر می یابند؟
ساختار
فرهنگ
افراد
فرایندها
تکنولوژی
چگونه این جنبه های تغییر مدیریت می شوند؟
-مدیران باید زمان درست تغییر، اطلاع رسانی به کارکنان و شکل دهی فرهنگ صحیح را بشناسند.
-مدیریت تغییر غالبا طولانی و مستلزم مشارکت است.
موضوعات افراد: افراد نیازمند یادگیری کار مشارکتی هستند که شامل تغییر رفتار، باورها و مهارتهای ارتباطی آنان است.
برنامه ریزی و هماهنگی: فرایند مدیریت تغییر مستلزم نظارت واصلاح به همراه تعیین مسایل و موضوعات کلیدی برای برنامه ریزی و هماهنگی آتی است.
ساختار: ممکن است از جهت پیچیدگی، رسمیت و تمرکز نیازمند به اصلاح باشد.
فناوری: معمولا مشتمل بر ورود تجهیزات جدید، ابزار و روشهای عملیات مبتنی بر اتوماسیون و کامپیوتر است.
مهندسی مجدد فرایندها چیست؟
-در سال 1991، مايكل همر مقالهاي را در مجله هاروارد بيزينس ريويو منتشر كرد كه بر نياز به تغيير بنيادين سازمانها تاكيد داشت و براي اولين بار مهندسي مجدد را مطرح ساخت. براساس تعريف مايكل همر، مهندسي مجدد عبارتست از بازانديشي بنيادين و طراحي مجدد و ريشهاي فرايندها براي دستيابي به بهبودهاي چشمگير در معيارهاي حساس عملكردي مانند هزينه، كيفيت، خدمات و سرعت. مهندسي مجدد شامل تجزيه و تحليل ريشه اي سازمان و طراحي مجدد مواردي همانند ساختار سازماني، شرح وظايف، ساختار پاداش دهي در سازمان، جريانهاي كار، فرايند كنترل و ارزيابي مجدد فرهنگ و فلسفه سازماني است.
-مهندسي مجدد با فرايند محوري و با تغييرات اساسي كه در سازمان به وجود مي آورد فعاليتهايي كه در سازمان ارزش افزوده ايجاد نمي كنند را با فرايندهاي جديد جايگزين مي كند. در آن صورت، انرژي سازمان روي كارهاي واقعي و ارزش آفرين متمركز مي شود كه ارتقاي بهره وري را با افزايش سرعت، ارتقاي كيفيت، بهبود خدمات و كاهش قيمت تمام شده به دنبال خواهد داشت. تعاریف BPRمتفاوتند اما دارای چهار ویژگی مشترکند:
1.بهبود قابل توجه در عملکرد
2.خروج بنیادین از رویه های فعلی
3.فعال سازی IT
4.فعالیتی برنامه ریزی شده و عمدی است.
درمهندسی مجدد فرایند های شرکت اگر چه به هر دوی فعالیتهای فیزیکی و اطلاعاتی توجه می شود اما تمرکز بر روی فرایند های اطلاعاتی است.
مراحل منتهی به موفقیت مهندسی مجدد کدامند؟
تایید چشم انداز و ارزشهای مشتری
شناسایی اهداف برای هر فرایند
ارزیابی اثر بخشی فرایند های موجود
تنظیم اهداف و استانداردهای جدید
بازطراحی فرایند ها
استقرار فرایند های باز طراحی شده
ارزیابی عملکرد فرایند ها وتصحیح آنها
فناوری اطلاعات یا سیستم چگونه می تواند مهنسی مجدد را پشتیبانی نماید؟
فناوری اطلاعات با غلبه بر محدودیتهای زمان و مکان پاسخگویی و انعطاف پذیری را افزایش می دهد. فناوری ارتباطات همکاری را بهبود بخشیده و باعث تسهیم منابع اطلاعاتی نظیر پایگاه داده ها می شود. مهندسی مجدد در صدد بهبود استفاده از فناوری اطلاعات برای بهره گیری از ارزش افزوده آن و یا پشتیبانی از فرایند هایی است که توسط فناوری اطلاعات ارائه می شوند.
مزایا و ریسکهای فعالسازی فناوری اطلاعات برای مهندسی مجدد کدامند؟
کاهش هزینه های تولید
وظایف خودکارفعالیتهای تکراری را حذف می کند
جریان اطلاعات را مستقیم می نماید
کاهش هزینه های هماهنگی
وظایف یکپارچه
جمع اوری و توزیع اطلاعات
حذف محدودیتهای زمان و مکان
کاهش هزینه های اطلاعات
پایش وظایف
تحلیل اطلاعات
ارائه پشتیبانی تصمیم
پردازش مدل
تخصص
به چه روشهایی فناوری اطلاعات می تواند برنواوری فرایند ها تاثیر بگذارد؟
تاثیر فناوری اطلاعات بر برنواوری فرایندها عبارت است از:
1- اتوماسیون: کار یدی را از فرایند ها حذف می کند.
2- اطلاعاتی: دریافت اطلاعات فرایند ها برای کمک به درک آنها.
3- چیدمان: تغییر چیدمان فرایند ها یا بعبارتی قابلیت عملیات موازی.
4- رهگیری: پایش دقیق وضعیت فرایند ها و محصولات.
5- تحلیل: بهبود تحلیل اطلاعات و تصمیم گیری.
6- جغرافیایی: هماهنگی فرایند ها از راه دور .
7- یکپارچگی: هماهنگی میان وظایف و فرایندها.
8- دانش: دریافت و توزیع سرمایه های دانشی.
9- حذف واسطه ها: واسطه ها را از فرایند ها حذف می کند.
منبع:
- رابینز، استیفن پی، 1385، مدیریت رفتار سازمانی،فرزاد امیدواران و دیگران، مهربان نشر،چاپ اول.
- رابینز، استیفن پی، 1385، تئوری سازمان،فرزاد امیدواران ، مهربان نشر.
- شاين، ادگار،1387، فرهنگ سازماني ، محمد ابراهيم محجوب، نشر فرا
- سایت www.modiriran.ir
قسمتی از وصیت نامه ادوارد ادیش ، یکی از بزرگترین تاجران امریکایی در سن 76 سالگی ...
من ادوارد ادیش هستم که برای شما می نویسم ، یکی از بزرگترین تاجران امریکایی با سرمایه ای هنگفت و حساب بانکی که گاهی خودم هم در شمردن صفرهای مقابل ارقامش گیج می شوم ! دارای شم اقتصادی بسیار بالا که گویا همواره به وجودم وحی می شود چه چیز را معامله کنم تا بیشترین سود از آن من شود ، البته تنها شانس و هوش نبود من تحصیلات دانشگاهی بالایی هم داشتم که شک ندارم سهم موثری در موفقیتهای من داشت .یادم هست وقتی بیست ساله بودم خیال می کردم اگر روزی به یک چهلم سرمایه فعلیم برسم خوشبخترین و موفقترین مرد دنیا خواهم بود و عجیب است که حالا با داشتن سرمایه ای چهل برابر بیشتر از آنچه فکر می کردم باز از این حس زندگی بخش در وجودم خبری نیست .من در سن 22 سالگی برای اولین بار عاشق شدم . راستش آنوقتها من تنها یک دانشجوی ساده بودم که شغلی و در نتیجه حقوقی هم نداشتم . بعضی وقتها با تمام وجود هوس می کردم برای دختر موردعلاقه ام هدیه ای ارزشمند بگیرم تا عشقم را باور کند و کاش آن روزها کسی بود به من می گفت که راه ابراز عشق خرید کردن نیست که اگر بود محل ابراز عشق دلباخته ترین عاشق ها ، فروشگاهها می شد !!
کسی چیزی نگفت و من چون هرگز نتوانستم هدیه ای ارزشمند بگیرم هرگز هم نتوانستم علاقه ام را به آن دختر ابراز کنم و او هم برای همیشه ترکم کرد . روز رفتنش قسم خوردم دیگر تا روزی که ثروتی به دست نیاوردم هرگز به دنبال عشقی هم نباشم و بلند هم بر سر قلبم فریاد کشیدم : هیس ، از امروز دگر ساکت باش و عجیب که قلبم تا همین امروز هم ساکت مانده است ...
و زندگی جدید من آغاز شد …من با تمام جدیت شروع به اندوختن سرمایه کردم ، باید به خودم و تمام آدمها ثابت می کردم کسی هستم . شاید برای اثبات کسی بودن راههای دیگری هم بود که نمی دانم چرا آنوقتها به ذهن من نرسید ...دیگر حساب روزها و شبها از دستم رفته بود . روزها می گذشت ، جوانیم دور میشد و به جایش ثروت قدم به قدم به من نزدیکتر می شد ، راستش من تنها در پی ثروت نبودم ، دلم می خواست از ورای ثروت به آغوش شهرت هم دست یابم و اینگونه شد ، آنچنان اسم و رسمی پیدا کرده بودم که تمام آدمهای دوروبرم را وادار به احترام می کرد و من چه خوش خیال بودم ، خیال می کردم آنها دارند به من احترام می گذارند اما دریغ که احترام آنها به چیز دیگری بود .آن روزها آنقدر سرم شلوغ بود که اصلا وقت نمی کردم در گوشه ای از زنده ماندنم کمی زندگی هم بکنم ! به هر جا می رسیدم باز راضی نمی شدم بیشتر می خواستم ، به هر پله که می رسیدم پله بالاتری هم بود و من بالاترش را می خواستم و اصلا فراموش کرده بودم اینجا که ایستادم همان بهشت آرزوهای دیروزم بود کمی در این بهشت بمانم ، لذتش را ببرم و بعد یله بعدی ، من فقظ شتاب رفتن داشتم حالا قرار بود کی و کجا به چه چیز برسم این را خودم هم نمی دانستم !
اوایل خیلی هم تنها نبودم ، آدمها ی زیادی بودند که دلشان می خواست به من نزدیکتر باشند ، خیلی هاشان برای آنچه که داشتم و یکی دو تا هم تنها برای خودم و افسوس و هزاران افسوس که من آن روزها آنقدر وقت نداشتم که این یکی دو نفر را از انبوه آدمهایی که احاطه ام کرده بودند پیدایشان کنم ، من هرگز پیدایشان نکردم و آنها هم برای همیشه گم شدند و درست ازروز گم شدن آنها تنهایی با تمام تلخیش بر سویم هجوم آورد . من روز به روز میان انبوه آدمها تنها و تنها تر میشدم و خنده دار و شاید گریه دارش اینجاست هیچ کس از تنهایی من خبر نداشت و شاید خیلیها هم زیر لب زمزمه می کردند : خدای من ، این دگر چه مرد خوشبختیست ! و کاش اینطور بود ...
وباز روزها گذشت ، آسایش دوش به دوش زندگیم راه می رفت و هرگز نفهمیدم آرامش این وسط کجا مانده بود ؟
ایام جوانی خیال می کردم ثروت غول چراغ جادوست که اگر بیاید تمام آرزوها را براورده می کند و من با هزاران جان کردن آوردمش اما نمی دانم چرا آرزوها ی مرا براورده نکرد ...
کاش در تمام این سالها تنها چند روز، تنها چند صبح بهاری پابرهنه روی شنها ی ساحل راه می رفتم تا قلقلک نرم آن شنهای خیس روحم را دعوت به آرامش می کرد .
کاش وقتهایی که برف می آمد من هم گوله ای از برف می ساختم و یواشکی کسی را نشانه می گرفتم و بعد از ترس پیدا کردنم تمام راه را بر روی برفها می دویدم .
کاش بعضی وقتها بی چتر زیر باران راه می رفتم ، سوت می زدم ، شعر می خواندم ،کاش با احساساتم راحتر از اینها بودم ، وقتهایی که بغضم می گرفت یک دل سیر گریه می کردم و وقت شادیم قهقهه خنده هایم دنیا را می گرفت ...کاش من هم می توانستم عشقم را در نگاهم بگنجانم و به زبان چشمهایم عشق را می گفتم ...کاش چند روزی از عمرم را هم برای دل آدمها زندگی می کردم ، بیشتر گوش می کردم ، بهتر نگاهشان می کردم ...
شاید باورتان نشود ، من هنوز هم نمی دانم چگونه می شود ابراز عشق کرد ، حتی نمی دانم عشق چیست ، چه حسیست تنها می دانم عشق نعمت باشکوهی بود که اگر درون قلبم بود من بهتر از اینها زندگی می کردم ، بهتر از اینها می مردم .من تنها می دانم عشق حس عجیبیست که آدمها را بزرگتر می کند . درست است که می گویند با عشق قلب سریعتر می زند ، رنگ آدم بی هوا می پرد ، حس از دست و پای آدم می رود اما همانها می گویند عشق اعجاز زندگیست ، کاش من هم از این معجزه چیزی می فهمیدم ....کاش همین حالا یکی بیاید تمام ثروت مرا بردارد و به جایش آرام حتی شده به دروغ ! درون گوشم زمزمه کند دوستم دارد ، کاش یکی بیاید و در این تنهایی پر از مرگ مرا از تنهایی و تنهایی را از من نجات دهد ، بیاید و به من بگوید که روزی مرا دوست داشته است ، بگوید بعد از مرگ همواره به خاطرش خواهم ماند ، بگوید وقتی تو نباشی چیزی از این زندگی ، چیزی از این دنیا ، از این روزها کم می شود.
راستی من کجای دنیا بودم ؟
آهای آدمها ، کسی مرا یادش هست ؟؟؟ اگر هست تو را به خدا یکی بیاید و در این دقایق پر از تنهایی به من بگوید که مرا دوست داشته است ...
همانطور که مي بينيد، اين پروسه از سمت راست و از دهانه قنات (که شبيه به يک چاه آب هست) شروع ميشه و بعلت ارتفاع زياد چاه، هوا به درون مکيده ميشه، از روی آبهای زير سطحی عبور ميکنه، بعلت خنکی آب باد هم با آب هم دما ميشه، گرماش رو از دست ميده و ....حالا همزمان و درحين همين پروسه، هوا و باد از بالا هم توسط بادگيرها به دام ميوفته، در زير زمين خونه به گردش درمياد(فلش های مشکی)، و با مکش اون هوای خنک رو که از روی آب عبور کرده رو بالا ميکشه، و در حين کوران در زير زمين، از طرف چپ ساختمان بيرون ميره...
تحليل و چشم انداز آينده بازار مسکن
آيا رکود پايان يافته است و دوران افزايش قيمت در راه است؟ آيا دوباره افزايش قيمت به بازار مسکن برمي گردد؟
آيا مي توان دوره هاي رونق و رکود را تشخيص داد؟ آيا حباب قيمت مسکن قابل تشخيص است؟
در اين مقاله سعي داريم با تحليل علمي بر متغيرهاي تاثيرگذار بر قيمت مسکن چشم انداز بازار مسکن را در سال آينده مشخص کنيم. براي تحليل قيمت هر کالايي معمولا ۲ راه وجود دارد:
الف) تحليل اقتصادي (بنيادي) ، ب) تحليل فني ( تکنيکي)
الف ) تحليل اقتصادي (بنيادي)
قيمت يک کالا را مقدار عرضه و تقاضا تعيين مي کند. افراد در بازار مسکن ۲ ديدگاه دارند. ديدگاه اول ديدگاه مصرفي است و ديدگاه دوم سرمايه گذاري است. عامل رونق و تحرک بازار هميشه تقاضاي مصرفي بوده است. چرا که در ايران و حتي در جهان مسکن به عنوان مهمترين دارايي خانوار به حساب مي آيد و سهم بزرگي از بعد دارايي و سرمايه گذاري خانواده را تشکيل مي دهد.
مسکن کالايي است که جانشين ندارد. غيرمنقول و غير قابل مبادله و وارد کردن از خارج است. در مجموع عوامل موثر بر عرضه و تقاضا به ۲ بخش عوامل بيروني و عوامل داخلي تقسيم مي شوند. عوامل بيروني مانند وضعيت بازارهاي رقيب (مثل بازار طلا و بورس ) و سياست هاي دولت مانند طرح مسکن مهر و طرح تحول اقتصادي و هدفمند کردن يارانه ها مي باشد. از عوامل دروني مي توان به ۱- جمعيت ۲- نرخ سود بانکي ۳- نرخ تورم ۴- نرخ بيکاري ۵-نرخ ارز ۶- قيمت مصالح ساختماني ۷- تسهيلات بانکي ۸- خانه هاي خالي موجود ۹- پروانه هاي ساختماني صادر شده و ۱۰- شاخص اعتماد متقاضي اشاره داشت.
عوامل داخلي موثر بر عرضه و تقاضا
۱ - جمعيت: با انفجار جمعيتي که در دهه ۶۰ اتفاق افتاده است و با تشخيص هرم جمعيتي کشور مي توان فهميد که در ابتداي سال ۸۹ حدود ۹ ميليون نفر از جمعيت کشور در سنين ۲۴ تا ۳۰ سالگي قرار گرفته اند. با توجه به اين که ميانگين سن ازدواج دختران و پسران که بين همين اعداد يعني ۲۴ تا ۳۰ سالگي قرار دارد به سادگي مي توان تقاضاي حدود 4.5 ميليون خانه را تا ۳ سال آينده به راحتي فهميد. با توجه به تقاضاي انباشته 1.6 ميليون نفري سال ۸۸ که به تقاضاي يک ميليون نفري سال ۸۹ اضافه شده است و هم چنين مقايسه آن با توان توليد مسکن درکشور مي توان برتري کامل تقاضا را درک کرد.
۲ - نرخ سود بانکي: از مقايسه نرخ اين متغير با نرخ متوسط تورم مي توان فهميد آيا بازار پول داراي جذابيت هاي سرمايه گذاري مي باشد يا نه، چرا که جذب نقدينگي راکد کشور منجر به کاهش تورم و افزايش توليد مي گردد. در غير اين صورت به سوي بازارهاي ديگر حرکت خواهد کرد. نرخ سود بانکي کشور در حال حاضر حدود ۱۲ درصد و نرخ متوسط تورم ۳1 سال گذشته 21.7 درصد مي باشد با اين حساب مي توان فهميد نرخ سود بانکي پايين تر از نرخ متوسط تورم است.
۳ - نرخ تورم: تورم ۲ اثر بر قيمت ها دارد. اثر اول به صورت کاهش قدرت خريد است. چرا که با افزايش سطح عمومي قيمت ها توان خريد کاهش مي يابد. اثر دوم اين است که با کاهش ارزش پول ملي افراد براي حفظ ارزش دارايي هاي خود تقاضا را براي بازارهاي کالايي مثل مسکن و طلا افزايش مي دهند. اين همان دليل اصلي براي افزايش هميشگي و بلند مدت قيمت مسکن و طلا از گذشته تا به حال بوده است.
۴ - نرخ بيکاري: با فعال شدن و رونق بازار مسکن به دليل مشغول به کار شدن بسياري از افراد در اين بخش نرخ بيکاري کاهش چشمگيري پيدا مي کند. در حال حاضر اين امکان که دولت از اين مسئله جهت کاهش اين نرخ استفاده نمايد وجود دارد. علاوه بر آن موجب رونق اقتصادي نيز مي شود. طبيعتا مسکن به عنوان يکي از بزرگترين و مهمترين کالاهاي توليدي دست بشر بيشترين نيروي انساني را نيز براي توليد جذب مي کند. نرخ بيکاري هم اکنون 14.6 درصد مي باشد.
۵ - نرخ ارز:در صورتي که نرخ ارز به هر دليلي مانند کمک به صادرات و حمايت از توليدات داخلي افزايش پيدا کند به علت فعال شدن بخش توليد، بازاري هم چون بورس با رونق بيشتري همراه مي گردد و نقدينگي زيادي را جذب مي کند. اين مسئله باعث ادامه رکود بازار مسکن تا پايان سال مي گردد. تاثير افزايش اين نرخ بر قيمت مصالح ساختماني به صورت افزايش آن بروز پيدا مي کند. در مجموع افزايش نرخ ارز باعث ادامه رکود فعلي ولي افزايش جهشي قيمت مسکن در سال هاي آينده خواهد شد.
۶ - قيمت مصالح ساختماني: مصالح ساختماني مانند آهن، آجر، سيمان و موزاييک از مهمترين مواد اوليه توليد مسکن مي باشند. افزايش قيمت اين مصالح منجر به افزايش هزينه هاي ساخت و در نهايت افزايش قيمت مسکن خواهد شد. با بررسي وضعيت اقتصادي شرکت هاي توليد کننده مصالح ساختماني به ويژه شرکت هاي فولادي و سيماني که اکثر آن ها در بورس فعال هستند، مي توان به اين نکته پي برد که سطح عمومي قيمت هاي مصالح ساختماني به دليل افزايش شاخص بورس طي ماه هاي اخير در حال افزايش است. هم چنين در ۲ صنعت فولاد و سيمان با اجراي طرح تحول هزينه تمام شده انرژي اين شرکت ها افزايش چشمگيري پيدا کرده و طبيعتا قيمت محصولات آن ها نيز بالاتر خواهد رفت و سياست هاي حمايتي دولت در بلند مدت مي تواند اثر کنترلي بر قيمت مصالح داشته باشد. همان طور که با شروع بحران جهاني قيمت هاي جهاني مانند فولاد و ساير مصالح افت پيدا کرد، حال با رونق دوباره اقتصاد جهاني شاهد افزايش آن ها هستيم. نمونه آن افزايش قيمت فولاد و مس از سال پيش تا به حال است.
۷ - تسهيلات بانکي:در مجموع حجم تسهيلات بانکي حتي در زمان رونق هم نسبت به کل بازار از سطح قابل توجهي برخوردار نبوده است. چرا که متوسط قيمت خانه در کشور بسيار بالاتر از سطح وام پرداختي است. البته افزايش سطح پرداختي وام امکان تحرک بازار را فراهم خواهد آورد. همچنين با توجه به پايين بودن رشد اقتصادي کشور در سال گذشته نسبت به سال هاي پيش امکان افزايش پرداخت وام و اعتبارات بانکي و يا رفع انحصار از ساير بانک ها وجود دارد. البته اگر اين اتفاق هم نيفتد امکان خروج از رکود و رونق بازار مسکن محتمل است.
۸ - خانه هاي خالي موجود:بنا به آمار حدود ۴۰۰ هزار خانه نوساز خالي در کشور وجود دارد که بنا به استانداردها بايد همين مقدار هم خالي باشد. مسائلي هم چون مهاجرت، ازدواج جوانان، مستاجر شدن عده اي از افراد و يا سرمايه گذاري عده اي ديگر در بازار مسکن هم همين حدود خانه خالي را نيز مي طلبد. يعني حدود 2.5 الي ۵ درصد خانه هاي هر شهر بايد خالي باشد. پس مي بينيم خانه هاي خالي موجود زياد نمي باشد و اين مقدار نسبت به کل تقاضا ناچيز است.
۹ - پروانه هاي صادر شده ساختماني: اين متغير در تشخيص پايان رکود و يا شروع دوران رونق مورد استفاده قرار مي گيرد. هم چنين وضعيت عرضه در سال هاي بعد را براي ما مشخص مي کند. در کشور ما به طور ميانگين از زمان صدور پروانه تا اتمام ساخت حدود ۲۲ ماه زمان لازم است. تعداد پروانه هاي ساختماني صادر شده مي تواند شاخص مناسبي در شناخت وضعيت موجود و پيش بيني وضعيت آينده باشد. با بررسي وضعيت پروانه هاي ساختماني متوجه مي شويم روند صدور پروانه هاي ساختماني تا سال ۸۷ يعني زمان رونق بازار صعودي بوده و سپس روند آن در سال هاي ۸۷ و نيمه اول ۸۸ نزولي بوده است. از نيمه دوم سال گذشته وضعيت صدور پروانه هاي ساختماني روندي صعودي با رشد ۱۳ درصدي داشته است.
۱۰ - شاخص اعتماد متقاضي: همانطور که قبلا اشاره کرديم تقاضاي مصرفي عامل اصلي تحرک قيمت مي باشد. پس از بروز حباب قيمت در سال ۸۷ اينک تقاضاي مصرفي منتظر از بين رفتن کامل حباب است. يکي از راه هاي تشخيص حباب در بازار مسکن به وجود آمدن اختلاف زياد و فاحش رشد شاخص قيمت مسکن و رشد شاخص اجاره بها و هم چنين به طور تقريبي شاخص دستمزد يک روز کارگر ساختماني و رشد شاخص بهاي توليد کننده مصالح ساختماني است.همانطور که در جدول شماره ۲ مي بينيم بروز حباب در ارديبهشت ماه ۸۷ قابل تشخيص بوده است. هم اکنون سطح قيمت ها به زمان قبل از تشکيل حباب رسيده است. پس مي توان با توجه به تورم موجود استنباط نمود که حباب قيمت مسکن از بين رفته است و سطح خريد در بازار مسکن در حال افزايش است.
ب) تحليل فني
۱ - چرخه هاي زماني: در بازار مسکن بعد از انقلاب شاهد دوران هاي رکود و افزايش قيمت بسياري بوده ايم. اگر از ابتداي انقلاب تا سال ۶۸ را به علت شرايط خاص و جنگ حذف کنيم، مي بينيم متوسط دوران افزايش قيمت 2.5 سال و رکود ۳ سال بوده است. با اين حساب اگر متوسط دوران رکود را در نظر بگيريم، پايان امسال برابر با پايان دوره رکود خواهد شد. با اين حساب شايد بتوانيم رکود آينده بازار مسکن که در حدود سال هاي ۹4 و ۹5 (شايد به علت خروج هرم جمعيتي کشور از بازار تقاضاي مسکن) خواهد بود را همين حالا پيش بيني کنيم.
۲ -ميانگين کلي روند قيمت:همه مي دانند که قيمت ۲ کالاي مسکن و طلا هميشه در بلندمدت روندي صعودي دارد. با به دست آوردن ميانگين کل قيمت مسکن روند صعودي اين کالا را مي بينيم.اصولا قيمت به علت تورم نمي تواند انحراف معيار زيادي در اين کالاها پيدا کند.هم اکنون قيمت در محدوده پاييني ميانگين صعودي روند قيمت مسکن در حال حرکت مي باشد. براساس تحليل فني قيمت بايد به مرکز اين محدوده برگردد و سپس به سمت محدوده بالايي برود. پس در مي يابيم که قيمت در کف خود قرار دارد و کاهش بيشتر قيمت مسکن در حال حاضر با دشواري هاي بسياري همراه است.
عوامل خارجي تاثيرگذار بر قيمت بازار مسکن:
۱ -قيمت نفت:مهم ترين عامل تاثيرگذار خارجي بر بازار مسکن قيمت نفت مي باشد. اين عامل از آن جهت مهم است که درآمد اصلي کشور از صادرات نفت به دست مي آيد. در کشور در حال توسعه اي نظير کشور ما که وضعيت درآمد دولت و نقدينگي کشور را قيمت نفت تعيين مي کند، تحليل قيمت نفت از اهميت بالايي برخوردار است. طبيعتا افزايش قيمت اين ماده خام منجر به افزايش درآمدهاي کشور و افزايش حجم نقدينگي خواهد شد. همان اتفاقي که در سال هاي ۸۴ و ۸۵ موجب بروز حباب در سال هاي ۸۶ و ۸۷ شد. حال دوباره تاريخ در حال تکرار است و اين به چرخه زماني قيمت نفت نيز بي ارتباط نمي باشد. هم اکنون که اين مقاله در حال نگارش است قيمت نفت در سطح ۸6 دلار مي باشد و از اسفندماه ۸۷ روندي صعودي داشته است. با توجه به پايان نسبي بحران جهاني و رونق دوباره بازارها امکان تثبيت قيمت و حتي افزايش قيمت نفت وجود دارد. چرا که با رونق اقتصادي در جهان تقاضا براي انرژي بالا مي رود و طبيعتا نفت در رتبه اول اين تقاضا قرار دارد. لذا روند فعلي قيمت نفت نويد افزايش درآمدهاي نفتي کشور را مي دهد. هم چنين تحقيقات اقتصادي نشان مي دهد افزايش قيمت نفت با تاخيري ۶ تا ۱۲ ماهه در قيمت مسکن منعکس مي شود. پس بايد درسال آينده امسال احتمالا شاهد تحرکاتي در بازار باشيم.
۲ -سياست هاي دولت:مهم ترين سياست دولت در بخش مسکن مربوط به طرح مسکن مهر مي باشد.اين طرح که وارد چهارمين سال اجرايي خود شده است حدود يک ميليون متقاضي ثبت نام شده دارد و تا به حال حدود بيش از صد هزار واحد تحويل متقاضيان شده است. توان ساخت مسکن از طريق اين طرح ۲۵۰ هزار واحد در سال مي باشد که حتي اگر ۲ برابر آن هم اجرايي شود باز هم حجم انبوهي از تقاضاي پاسخ داده نشده باقي مي ماند.
۳ -طرح تحول اقتصادي و هدفمند کردن يارانه ها:نتيجه بررسي ها درباره پيامدهاي طرح تحول نشان مي دهد با واقعي شدن قيمت حامل هاي انرژي از يکسو هزينه ساخت و ساز و قيمت مسکن در کوتاه مدت افزايش و از سوي ديگر به دليل تورم ايجاد شده و افزايش هزينه اقلام مصرفي در بودجه خانوار پس اندازها و تقاضاي مصرفي نيز کاهش مي يابد که خود موجب رکود ديگري در بازار مسکن مي شود.مهم ترين آثار اجراي اين طرح افزايش قيمت مصالح ساختماني مانند سيمان و آهن و سپس افزايش دستمزد کارگر ساختماني پس از افزايش عمومي سطح قيمت ها مي باشد. هم چنين اين طرح منجر به تغيير الگوهاي سنتي توليد مصالح ساختماني خواهد شد. ولي بايد توجه داشت که اين طرح در طي ۵ سال اجرايي مي شود و شايد در سال هاي اول موجب رکود نگردد.
۴ -بازارهاي رقيب:بررسي وضعيت بازارهاي رقيب به ما وضعيت نقدينگي فعال کشور را نشان مي دهد. از مهم ترين بازارهاي رقيب بازار مسکن مي توان به ۱ . بازار طلا ۲ . بازار بورس ۳ .بازار توليد و کشاورزي ۴ . بازار مسکن ساير کشورها 5 . بازار ارز اشاره نمود.
4-۱ .بازار طلا:در سال جاري اين بازار هم چنان بازار خوبي براي سرمايه گذاري خواهد بود اما عدم آشنايي غالب افراد با نحوه نوسان در اين بازار و هم چنين در ابتداي راه بودن بازار معاملات آتي سکه طلا در بورس کالا نمي توان اين بازار را رقيب جدي بازار مسکن تلقي نمود.
4-۲ . بازار بورس:بازار بورس کشور سال گذشته بازده بسيار خوبي نصيب سهامداران خود کرد. اصولا بازار بورس دماسنج اقتصادي هر کشور است. اما وجود ريسک در اين بازار و تاثيرپذيري از مسائل سياسي کسب سود از اين بازار را براي افراد عادي دچار مشکل مي کند. چرا که بازار بورس بازاري تقريبا تخصصي است که افراد بايد تجربه نسبي براي فعاليت در آن داشته باشند. البته افرادي که به صورت حرفه اي يا نيمه حرفه اي در اين بازار فعال هستند اکثر اوقات سود بسيار مناسبي از اين بازار کسب مي کنند. کسب سودهاي بالاي ۱۰۰ درصد در طي يک سال از سهام بعضي شرکت ها در سال گذشته دليلي واضح بر اين امراست.
4-۳ .بازار توليد و کشاورزي:با توجه به ثابت بودن نرخ ارز، طرح تحول و هدفمند کردن يارانه ها، کاهش ذخاير آب زيرزميني کشور، ريسک و کم بازده بودن اين بخش در حال حاضر نمي توان آن را رقيب جدي بازار مسکن در اين شرايط درنظر گرفت.
۴ -4.بازار مسکن ساير کشورها:از مهم ترين بازارهاي رقيب بازار مسکن داخل، بازار مسکن امارات علي الخصوص دبي است که همه از وضعيت نا به سامان آن آگاهند. وجود نا به ساماني هاي بسيار در بازار مسکن اين کشور و خروج سرمايه هاي بسيار و بحران شرکت دبي ورلد ازجمله موارد قابل ذکر است.همچنين اين بحران به پايتخت اين کشور ابوظبي نيز سرايت کرده است . با توجه به بحران اقتصادي جهان و پيش بيني کارشناسان اين بازارها در حال حاضر جذابيتي براي سرمايه گذاري ندارند چرا که خروج از بحران و شروع رونق براي اين کشورها مدت زمان بيشتري را مي طلبد.
4 -5 . بازار ارز: با توجه به سياست هاي دولت در بخش ارزي که تمايل به ثبات نرخ ارز در اين بازار دارد نمي توان آن را رقيب جدي براي بازار مسکن تلقي کرد.
نتيجه گيري:
با توجه به شرايط مذکور ۳ حالت کلي براي قيمت مسکن مي توان در نظر گرفت.حالت اول کاهش بيشتر قيمت هاست که با توجه به شرايط فوق امري بعيد به نظر مي رسد مگر اتفاق خاصي در صحنه اقتصادي رخ دهد.حالت دوم تثبيت قيمت ها مي باشد. اين احتمال که تا پايان سال جاري قيمت ها از ثبات نسبي برخوردار شوند بيشتر است و قطعا مي توان گفت که رکود امسال به پايان خواهد رسيد و پس از آن بازار متعادل مي شود و بعدافزايش قيمت شروع خواهد شد.حالت سوم افزايش قيمت ها مي باشد. افزايش قيمت مستلزم جلب اعتماد تقاضاي مصرفي بازار است که اين اعتماد تا حدي زمان بر است پس از آن تقاضاي سرمايه گذاري به بازار اضافه مي شود و موجب افزايش بيشتر قيمت ها خواهد شد.اين اعتماد مي تواند از نيمه سال آينده و تا پايان سال شکل بگيرد. بديهي است با تغيير در مفروضات متغيرهاي فوق مي توان به نتايج ديگري از تحليل دست يافت.
گزارش تحلیلی مدیریت
تعریف تجزیه و تحلیل سیستم :
شناخت جنبه های مختلف سیستم ، چگونگی عملکرد اجزای تشکیل دهنده آن و نحوه و میزان ارتباط بین انها به منظور دستیابی به اطلاعات بنیادین جهت طراحی و اجرای یک سیستم مناسبتر است .
هدف از تجزیه و تحلیل سیستم ، ایجاد اصلاح و بهبود در وضع سازمان ، از طریق یافتن رویه ها و روشهای بهتر انجام کار است .
سیستم در یک سازمان : مجموعه ای از روشها که به یکدیگر وابسته اند و با اجرای آنها ، بخشی از هدف سازمانی تحقق می یابد .
روشها : مجموعه ای از شیوه های گوناگون انجام کار به شمار می آیند که با استفاده از آنها می توان به هدفهای نهایی سازمان دست یافت .
شیوه : تشریح جزئیات نحوه انجام دادن کار .
وظایف مدیران : ایجاد تغییر بمنظور بهبود سازمان ، مدیران موظفند در عین حال که تعادل سازمان خود را حفظ می کنند ، همگام با آخرین تغییرات و تحولاتی که در جهان رخ می دهد تغییرات لازم را در سازمان خود بوجود آورند و از جدید ترین روشها و شیوه ها ی انجام کار در اداره امور سازمان خود بهره گیرند . چرا که ما در دنیایی شتابزده و با تغییرات سریع زندگی می کنیم .
هدف تمام سیستم ها بقاست ، یعنی بودن و وجود داشتن است ووظیفه اساسی هر سیستم همگامی با تغییر و تلاش در جهت اعمال نفوذ بر تغییر است ، همگامی با آخرین پیشرفتها نیاز به تلاش صد چندان دارد . در دنیایی که به سرعت در حال حرکت است ، توقف شایسته نیست و به زوال منتهی خواهد شد .
سه عامل عدم تغییر در سازمانها و سیستم ها :
1-برخی افراد با وضع موجود انس می گیرند حتی اگر این انس ، غیر منطقی باشد .
2-گروهی از کارکنان به علت جمود فکری و ترس از تغییر به دنبال ثبات هستند ، در حالی که بقای خود آنها مشروط به تغییر است .
جان لاک در این مورد اشاره جالبی دارد و می گوید : ثبات از خواص اذهان تنگ است .
3-برخی افراد نیز به علت احساس نا امنی و عدم آگاهی از نحوه کاربرد شیوه های نوین و نیز احتمال از دست دادن منافع خاصی که در وضع موجود دارند .
مدیران باید خود از عوامل ایجاد تغییر باشند ، سازمانی پویا و ماندنی است که هدفهای خود را با شرایط و نیازهای متغیر محیطی تطبیق دهد و انعطاف لازم را برای تغییر در ساختار درونی خویش به نحوی که با تغییرات محیطی سازگار باشد نشان می دهد . چنین سازمانی می تواند در دنیای بی ترحم رقابت ها به موجودیت خود ادامه دهد ، از محیط خویش تاثیر پذیرد ، برآن تاثیر گذارد وروز به روز به سطح بالا تری از تکامل برسد .
متخصصین تجزیه و تحلیل را هم می توان از نیروی انسانی موجود سازمان و هم می توان از خارج سازمان دعوت به کار کرد .
چنانچه متخصصین از خارج سازمان دعوت شوند چون با مشکلات سازمانی خو نگرفته اند بهتر خواهند توانست به نقایص موجود پی ببرند و کمبودها را تشخیص بدهند و نیز با دید علمی تری نسبت به بررسی سیستم های سازمان اقدام خواهند کرد .
چنانچه متخصصین ، واحدی از خود سازمان برای این منظور دایر شود و این وظیفه را بطور مداوم بر عهده گیرند ، شاید کارکنان سازمان چندان مایل نباشند که کارشان توسط افرادی خارج از سازمان مورد نقد و بررسی قرار گیرد .
در حال حاضر هم در تشکیلات وزارتخانه ها و سازمانهای دولتی و نیز موسسات بخش خصوصی واحدهائی برای اجرای این وظیفه مهم بوجود آمده اند و هم موسساتی نیز بطور مستقل به عنوان مشاورین مدیریت بوجود آمده اند .
مهمترین وظایف واحد تجزیه و تحلیل سیستم :
1-تجزیه و تحلیل سازمان بمنظور ایجاد تشکیلات مناسب با نیازهای سازمان
2-استقرار مناسبترین سیستمها ، روشها و شیوه های انجام کار در سازمان
3-تهیه اطلاعات دقیق و به هنگام برای مدیران و مقامات مسئوول
4-کوشش در هماهنگ ساختن سازمان با آخرین تغییرات و پیشرفتها از این طریق
5-تدوین دستورالعملهای کتبی و مدون با کسب نظرات مقامات مسئول سازمان
6-تجزیه و تحلیل نحوه تقسیم کار به منظور تقسیم منطقی و درست کار بین کارکنان
7-تجزیه و تحلیل نمودار جریان کار ، بمنظور جلوگیری از تداخل و تکرار و حذف مراحل زائد کار
8-تجزیه و تحلیل بمنظور استفاده موثر از نیروی انسانی و تسهیلات فیزیکی کار
9-زمان سنجی کار برای ایجاد سرعت در ارائه کالا و خدمات به مشتریان
10-بررسی ، کنترل و طراحی فرمهای مورد نیاز سازمان
11-تجزیه و تحلیل سیستم بایگانی و مدیریت امور اسناد
12-بررسی نحوه استقرار و اجرای سیستمهای جدید (سیستمهای مکانیزه و کامپیوتری )
13-ایجاد روحیه تعاون و همکاری در بین کارکنان سازمان
14-تلاش در جهت افزایش سطح کارآیی ، اثر بخشی و بهره وری در کل سازمان
مهمترین فواید تجزیه و تحلیل سیستم ها عبارتند از :
1-اقدامی مناسب برای بررسی مسائل و مشکلات سازمانی
2-بهره وری یک سازمان رابطورمعمول را با استفاده از دو طریق زیر می توان افزایش داد :
الف- تشویق افراد به کار کردن بیشتر . ب – ساده کردن و بهسازی روشهای کار
3-اقدامی بمنظور مدد رسانی به مدیران و مقامات مسئوول در زمینه سیاستگذاری و تصمیم گیری است.
4-ساختار سازمانی مناسب تر ،روشهای اجرائی کارآمدتر و شیوه های عملیاتی پر ثمرتر بوجود می آید .
5-می توان از نیرو و تلاش کارکنان بهترین استفاده را کرد و از اتلاف نیروی انسانی جلوگیری کرد .
6-از میزان اشتباهات و خطاها کاسته می شود و خدمت به مشتریان سرعت می یابد .
7-بدست آوردن اطلاعات دقیق و بهنگام از وضع موجود که این اطلاعات مبنای مناسبی را برای برنامه ریزی در اختیار مدیران و مسئولان قرار می دهد .
آنالیست یا تحلیلگر سیستم کیست ؟
فردی علاقه مند به کار تجزیه و تحلیل سیستم ها و روشها که با استفاده از آموخته های علمی و شیوه های کاربردی از صلاحیت لازم برای انجام دادن بررسیهای همه جانبه در زمینه تجزیه و تحلیل برخوردار است .
دو وظیفه اساسی تحلیل گر سیستم چیست ؟
1-ارزیابی : اعمال و روابط موجود در کار را بررسی و ارزیابی کند .
2-همیاری : پیشنهادهای خاصی را برای بهبود کارائی ارائه دهد .
تحلیل گر می کوشد تا مسائل موجود را بخوبی بشناسد و درک کند و برای مقابله با آنها راه حلهای مناسب را ارائه دهد .
ویژگیهای تحلیل گر عبارتند از :
1-به کار تجزیه و تحلیل معتقد و علاقه مند باشد .
2-دارای ذهنی پرسشگر باشد .
3-اجزای سیستم را مرتبط با یکدیگر ببیند و آنها را بصورت هماهنگ و متحد در آورد .
4-متوجه نقش مهم کارکنان سازمان باشد و با مسائل انسانی و رفتار کارکنان در سازمان آشنا باشد .
5-با بررسی کافی و برخورد سیستمی،علتها را از معلولها تشخیص دهد و برای رفع مشکل اقدام کند .
6-واقعیات را همانگونه که هستند ،ببیند و بکوشد حالت بی طرفی خود را حفظ کند .
7-به ابعاد اخلاقی و جنبه های ارزشی نیز توجه داشته باشد.(به دلیل ذخیره سازی کارکنان را اخراج نکند )
8-تحلیل گر باید صبور باشد .
از آنجا که تجزیه و تحلیل ، کاری مستمر و دائم است تجزیه وتحلیل سیستمها و روشها باید به طور مستمر و متعالی در سازمان انجام گیرد و وضع موجود سازمان را با آخرین تغییرات و تحولات تطبیق دهد . از قدمهای آن بعنوان دور،چرخه و یا سیکل تجزیه و تحلیل یاد شده و مراحلی که در این سیکل طی میشود عبارتند از :
1-شناخت کل سیستم
2-تشخیص مشکلات
3-انتخاب مهمترین مشکل
4-تعیین علل مشکل
5-بررسی راههای حل مشکل
6-ارزیابی نتایج هر یک از روشها
7-انتخاب روش مناسب
8-تنظیم گزارش پیشنهادی
9-پیگیری به منظور اجرا
10-ارزیابی مجدد روش نو
11- جرح و تعدیل روش نو
12-استقرار روش نو
پشتیبانی عملیاتی :
پشتیبانی روند کسب و کار و عملیات پایه ای ترین نقش این سیستمها میباشد که شامل گرد آوری، ضبط، ذخیره سازی و پردازشهای اولیه داده ها است.
پشتیبانی تصمیم گیری :
پشتیبانی تصمیم گیری یک قدم فراتر می رود و بخش کاملی از تصمیم گیری را تشکیل میدهد. در این روند اغلب سوالهایی نظیر ""اگر ... شود چه خواهد شد؟"" مطرح می شود.
پشتیبانی استراتژیک :
سیستمهای اطلاعاتی قادرند پشتیبانی موقعیت رقابتی سازمان را بر عهده گیرند. میتوان چهار نوع آنالیز متمایز در این رابطه را تشخیص داد.
1- پشتیبانی در کمک به استفاده از زنجیره داده های داخلی که باید آخرین و واقعی ترین اطلاعات باشند و به سرعت در دسترس مدیران قرار گیرند. این کمکها به کاهش هزینه های مدیریت بهره وری کمک می کنند و تحت عنوان ""آنالیز جریان کسب و کار"" و یا "" سیستم مدیریت کسب و کار P2P "" از آنها یاد می شود.
2- هر شرکت موفقی یک یا دو عملیات کسب و کار دارد که آنها را بهتر از رقبا انجام میدهد. به این عملیات معمولا شایستگی های محوری گویند. در صورتی که این شایستگی محوری مدت زیادی سازمان را در بازار بالا نگه دارد به آن برتری پایدار رقابتی گوییم. برای اینکه یک شایستگی محوری به برتری پایدار رقابتی تبدیل شود باید تقلید از آن مشکل باشد، یکتا و پایدار باشد، برای رقابت یک امتیاز به حساب آید و در چندین موقعیت قابل استفاده باشد. لیست بسیار بلندی از این نوع قابلیت ها وجود دارد که میتوان از آن بین به شهرت خوب شرکت، قیمت پایین، کیفیت محصول، تیم مدیریت کارآمد، انحصار محصول و ... اشاره کرد. در عین حال برخی معتقدند که هیچ کدام از موارد یاد شده نمیتوانند در دراز مدت پایدار بمانند و تنها برتری رقابتی پایدار، ساخت ساختاراطلاعاتی مناسب و قدرتمندی است برای یافتن یک برتری مناسب در بازار در هر زمان مستقل از اینکه چه تغییراتی رخ می دهد.
3- سیستمهای اطلاعاتی اغلب از برتریهای رقابتی پشتیبانی و گاهی آنها را تولید می کنند. سرعت بالای تغییرات، دسترسی سریع به اطلاعات به روز را بسیار حیاتی ساخته و خود سیستمهای اطلاعاتی به یک برتـــری رقابتی تبدیل شده اند.
نظارت بر بهره وری :
سیستمهای اطلاعات مدیریتی تنها محدود به آمار و آنالیز داده ها نیستند. آنها میتوانند به عنوان ابزارهای مدیریت هدفمند مورد استفاده قرا گیرند. این سیستمها در موارد زیر کمک کننده میباشند:
-تولید اهداف مرتبط و قابل اندازه گیری
-نظارت بر نتایج و بهره وری
اعلام اختار، گاهی به طور روزانه، برای مدیران در هر رده از سازمان، راجع به هر گونه اختلاف بین نتایج کار و اهداف و بودجه های از پیش تعیین شده
عملاً کارمدیر سیستم اطلاعات مدیریت ارائه گزارشات روزآمد واطلاعات مفید به مدیرشرکت یا موسسه برای برنامه ریزی های آینده وتصمیم گیری می باشد این مدیر برای گردآوری داده ها وپردازش آنها نیاز به سیستم های اطلاعاتی ورایانهای وحتی سیستم های خبره می باشد پس مدیریت سیستم هم باید دید مدیریتی وسیستمی داشته واز امکانات سیستم های اطلاعاتی وفن آوری اطلاعات استفاده کند که لازمه این استفاده، دانش سوادرایانهای وسواد اطلاعاتی می باشد.
سیستم اطلاعات مدیریت:
سیستمی منسجم برای تهیه اطلاعات به منظور حمایت از برنامه ریزی ، کنترل وعملکرد سازمان است که از طربق ارائه گزارشهای خاص مدیریتی وظایف مدیریت میانی را پوشش میدهد.
سیستمهای اطلاعات مدیریتی ( MIS ) سیستمهای اطلاعاتی عموما مکانیزه ای هستند که در داخل سازمانها به کار می روند و شامل تمام کانالهای اطلاعاتی و ارتباطات آن سازمان میشوند. یک سیستم اطلاعاتی شامل تمام المانهایی است که در جمع آوری داده ها و تغییر و انتشار اطلاعات نقش دارند و معمولا در بر گیرنده سخت افزار، نرم افزار، افراد، کانالهای ارتباطات و خود داده ها و اطلاعات است. عملیات این سیستم شامل جمع آوری داده ها، پردازش داده ها و تبدیل داده های خام به اطلاعات ارزشمند، ذخیره و بازیابی داده ها و اطلاعات و تولید خروجی هایی نظیر گزارشات مدیریتی میباشد. فیلدهای مورد توجه در سیستم اطلاعات مدیریتی شامل مدیریت کسب و کار، مباحث تجاری و مهندسی نرم افزار است و نقش عمده این سیستمها در سازمان را میتوان در پشتیبانی روند و عملیات کسب و کار، پشتیبانی اتخاذ تصمیمات مدیریتی و پشتیبانی اتخاذ استراتژیهای رقابتی خلاصه کرد. در واقع یک سیستم اطلاعات مدیریتی (MIS) بر خلاف Transaction Processing Systems ها (TPS)به ارائه اطلاعات خام و سطح پایین نمی پردازد و اطلاعاتی را ارائه می کند که در اخذ تصمیمات مدیریتی حایذ اهمیت باشند. این امر در مواجهه با حجم انبوه اطلاعات اهمیت خود را نشان میدهد و با پردازشهای مفیدی که انجام میدهد به مدیران در انجام وظایف خود یاری میرساند.
MIS کنترل وبازسازی اطلاعات رااز دنیای محیطی وعملیات بازرگانی داخل سازمان بعهده دارد، بطریقی که باسازماندهی وانتخاب داده ها اطلاعات لازم را جهت اتخاذ تصمیم، برنامه ریزی وکنترل برای مدیران آماده سازد سیستم اطلاعاتی مدیریت نامیده می شود. مدیران همواره بدنبال اطلاعات هستند واتخاذ تصمیمات آنان براساس داده های مرتبط وبا موضوع تصمیم است.
مفهوم داده کاوی :
عبارت داده کاوی مترادف با یکی از عبارت های استخراج دانش، برداشت اطلاعات، وارسی داده ها و حتی لایروبی کردن داده هاست که در حقیقت کشف دانش در پایگاه داده ها[1][1] (KDD ) را توصیف می کند. بنابراین ایده ای که مبنای داده کاوی است یک فرآیند با اهمیت از شناخت الگوهای بالقوه مفید، تازه و درنهایت قابل درک در داده هاست. واژه کشف دانش در پایگاه داده ها در اوایل دهه 80 در مراجعه به مفهوم کلی، گسترده، سطح بالا و به دنبال جستجوی دانش در اطلاعات شکل گرفته است. داده کاوی کاربرد سطح بالای فنون و ابزار بکار برده شده برای معرفی و تحلیل داده ها ی تصمیم گیرندگان است. اصطلاح داده کاوی را آمار شناسان، تحلیل گران داده ها و انجمن سیستم های اطلاعات مدیریت به کار برده اند در حالی که پژوهشگران یادگیری ماشین و هوش مصنوعی از KDD بیشتر استفاده می کنند. در ادامه چند تعریف از داده کاوی ارائه می شود.
1- «داده کاوی یا به تعبیر دیگر کشف دانش در پایگاه داده ها، استخراج غیـــــر بدیهی اطلاعات بالقـوه مفید از روی داده هایی است که قبلاً، ناشناخته مانده اند. این مطلب برخی از روش های فنی مانند خوشه بنـدی، خلاصه سازی داده ها، فراگیری قاعده های رده بنــدی، یافتن ارتباط شبکه ها، تحلیــــــل تغییرات و کشف بی قاعدگی را شامل می شود »
2 - « داده کاوی در حقیقت کشف ساختارهای جالب توجه، غیر منتظره و با ارزش از داخل مجمــــوعه وسیعی از داده هامی باشد و فعالیتی است که اساساً با آمار و تحلیل دقیق داده ها منطبق است»
3- « داده کاوی فرآیند کشف رابطه ها، الگوها و روندهای جدید معنی داری است که به بررسی حجم وسیعی از اطلاعات ذخیره شده در انبارهای داده با فناوری های تشخیص الگو ( مانند ریاضی و آمار ) می پردازد». ( سایت کشف دانش در پایگاه داده ها در جهت کشف اطلاعات مفید از مجموعه بزرگ داده هاست. دانش کشف شده می تواند قاعده ای باشد تا ویژگی های داده ها، الگوهایی که به طور متناسب رخ می دهند، خوشه بندی موضوع های درون پایگاه داده ها و غیره را توصیف می کند.
یک کاربر سیستم KDD بایستی درک بالایی از قلمرو داده ها به منظور انتخاب زیر مجموعه صحیحی از داده ها، رده مناسبی از الگوها و معیار خوبی برای الگوهای جالب داشته باشد. بنابراین سیستم KDD باید ابزارهایی با اثر تعاملی داشته باشد نه سیستم های تجزیه و تحلیل خودکار. لذا کشف دانش از پایگاه داده ها باید مثل یک فرآیند شامل گام های زیر باشد:
1- درک قلمرو
2- آماده کردن مجموعه داده ها
3- کشف الگوها (داده کاوی)
4- پردازش بعد از کشف الگو
درعصری که به آن "عصر انفجار اطلاعات" اطلاق میگردد، فنآوری اطلاعات و ارتباطات بعنوان ابزاری کارآمد برای متخصصین رشته های گوناگون، موجبات تسهیل و تسریع ارائه خدمات را فراهم نموده است.
سيستم هاي اطلاعات مديريت
تعريف سيستم اطلاعات مديريت: سيستم اطلاعات مديريت سيستمي يکپارچه متشکل از کاربر و ماشين براي ارايه اطلاعات در پشتيباني از عمليات، مديريت و تصميم گيري در سازمان است. اين سيستم از نرم افزار و سخت افزار رايانه اي، راهنماها و دستورالعمل ها، مدل هايي براي تحليل، برنامه ريزي، کنترل و تصميم گيري و يک پايگاه اطلاعات بهره مي گيرد. سيستم اطلاعات مديريت سيستمي است که داده هاي محيطي را جمع آوري و داده هاي تبادلات و عمليات سازماني را ثبت مي کند و سپس آن ها را فيلتر، سازمان دهي و انتخاب کرده و به عنوان اطلاعات به مديران ارايه مي نمايد و ابزاري براي مديران فراهم مي آورد که اطلاعات مورد نياز خود را توليد نمايند(مورديک و مانسون 1986، 6). سيستم اطلاعات مديريت سيستمي يکپارچه، رايانه اي و کاربر ماشين است که اطلاعات لازم براي حمايت از عمليات و تصميم گيري فراهم مي کند. عناصر اصلي اين سيستم عبارتند از: (1) سيستمي يکپارچه براي خدمت به تعداد زيادي کاربر(2) سيستمي رايانه اي که تعدادي نرم افزار اطلاعاتي را از طريق يک پايگاه اطلاعات به هم مرتبط مي کند(3) رابط کاربر- ماشين که به جستجوهاي فوري و موقتي پاسخ مي دهد(4) ارايه اطلاعات به تمام سطوح مديريتي و(5) پشتيباني از عمليات و تصميم گيري
مفهوم سيستم اطلاعات مديريت
سيستم اطلاعات مديريت سازمان يک چيز متمايز و جدا از ديگر سيستم هاي اطلاعات نيست بلکه چارچوبي کلي ارايه مي کند که ديگر سيستم هاي اطلاعات بر مبناي آن با يکديگر هم خوان مي شوند. در طول زمان مشخص شد که مفهوم پياده سازي يک سيستم کاملاً يکپارچه واحد بسيار مشکل است. واقعيت اين است که يک سيستم يکپارچه، به معني يک ساختار واحد و همگن نيست بلکه بدين معني است که اجزاء آن منطبق بر يک طرح کلي هستند. اکنون سيستم اطلاعات مديريت به منزله فدراسيوني از زير سيستم ها در نظر گرفته مي شوند که در صورت نياز طراحي و اجرا مي شوند اما منطبق بر طرح کلي، استانداردها و رويه هاي سيستم اطلاعات مديريت هستند. بنابراين به جاي يک سيستم اطلاعات مديريت واحد و کلي، سازمان مي تواند تعداد زيادي سيستم اطلاعات مرتبط داشته باشد که نيازهاي مديريتي را در سطوح مختلف به شکل هاي مختلف تامين مي کنند. تجربه نشان مي دهد که يک سيستم کاملاً يکپارچه غير ممکن است. عوامل زيادي وجود دارند که بايد هم زمان و توام در نظر گرفته شوند و نگهداري چنين سيستمي مشکل است. به همين دليل، سيستم هاي اطلاعات مديريت بيشتر به صورت بخش بخش طراحي مي شوند و يکپارچه سازي تنها در مواردي که ضروري باشد اعمال مي شود. به طور خلاصه سيستم هاي اطلاعات مديريت مبنايي براي يکپارچه سازي پردازش هاي اطلاعات سازماني ارايه مي دهند.
نياز به يک پايگاه اطلاعات
داده ها مي بايست به گونه اي مديريت شوند که قابل دسترسي براي پردازش بوده و کيفيت مناسب داشته باشند. مديريت لازم بايد از هر دو جنبه سخت افزار و سازمان صورت پذيرد. نرم افزار ايجاد و مديريت يک پايگاه اطلاعات، يک سيستم مديريت پايگاه اطلاعات است. هنگامي که يک سيستم مديريت پايگاه اطلاعات وجود داشته باشد همه از داده هايي استفاده مي کنند که تنها در يک محل ذخيره شده اند و يک عمل روزآمدسازي تمام موارد استفاده را روزآمد مي کند. يکپارچه سازي چنين سيستمي نيازمند يک قدرت مرکزي براي پايگاه اطلاعات است. داده ها مي توانند در يک کامپيوتر مرکزي ذخيره شوند يا بين چندين کامپيوتر پراکنده شوند.
مدل هاي تصميم گيري در سيستم اطلاعات مديريت
معمولاً تنها داده هاي خام يا حتي داده هاي خلاصه شده براي استفاده کافي
نيستند. داده ها معمولاً بايد پردازش شده و به شکلي ارايه شوند که به يک تصميم
اتخاذ شده منجر شوند. تحقق چنين امري نيازمند يک مدل تصميم گيري است. مدل هاي تصميم گيري مي توانند در مراحل مختلف تصميم گيري مورد استفاده واقع
شوند. تعميم يک سيستم اطلاعات مديريت از جنبه تصميم سازي، سيستم هايي مانند سيستم
هاي پشتيبان تصميم گيري و سيستم هاي خبرههستند.
ابعاد طبقه بندي سيستم هاي اطلاعات مديريت:
همه سيستم هاي اطلاعات مديريت داراي قابليت ها، ويژگي ها و مولفه هاي يکسان نيستند. در واقع سيستم هاي اطلاعات مديريت داراي طيفي هستند که يک سر آن يک سيستم ساده گزارش گيري دستي و سر ديگر آن يک سيستم يکپارچه رايانه اي همراه با انواع گزارش ها و مدل هاي تصميم گيري است. در اين جا به برخي از ابعاد طبقه بندي سيستم هاي اطلاعات مديريت اشاره مي شود.
مولفه هاي فيزيکي
▪ سخت افزار(ورودي ها، خروجي ها، ذخيره سازي ثانويه، پردازشگرهاي مرکزي،
تبادلات).
▪ نرم افزار(نرم افزار سيستم و نرم افزار کاربر).
▪ پايگاه اطلاعات(ساختار سخت افزاري نرم افزاري حاوي
داده ها).
▪ رويه ها(دستورالعمل هاي کاربر، دستورالعمل هاي آماده
سازي ورودي، دستورالعمل هاي عملياتي براي عمليات رايانه اي).
▪ نيروي انساني(اپراتور، تحليل گر سيستم، برنامه نويس،
تهيه کنندگان داده ها، مدير سيستم اطلاعات).
وظايف پردازش
▪ پردازش تبادلات.
▪ نگهداري فايل هاي اصلي.
▪ توليد گزارش ها.
▪ پردازش جستجوها.
▪ پردازش نرم افزارهاي پشتيبان.
خروجي براي کاربران
▪ مستندات يا صفحات رابط براي تبادل(اطلاعاتي، عملياتي، جستجويي).
▪ گزارش هاي از پيش طراحي شده.
▪ پاسخ هاي از پيش طراحي شده به جستجوها.
▪ گزارش هاي موقت و پاسخ به جستجوها.
▪ نتايج تعامل بين کاربر و ماشين.
گزارش هاي از پيش طراحي شده: انواع گزارش يا جستجو
▪ اطلاعات نمايانگر.
▪ اطلاعات مسأله يابي.
▪ اطلاعات براي اقدام.
▪ اطلاعات پشتيبان تصميم.
گزارش هاي از پيش طراحي شده: انواع انعکاس شرايط
▪ وضعيت يا شرايط يک مقطع زماني.
▪ آن چه که در طول يک دوره اتفاق افتاده است.
▪ ارايه نتايج تا به امروز و نمايش اثر آن تا انتهاي
دوره.
پشتيباني تصميم
▪ تصميم هاي ساخت يافته قابل برنامه نويسي.
▪ تصميم هاي ساخت نيافته و غير قابل برنامه نويسي.
سطح استفاده از اطلاعات
▪ برنامه ريزي استراتژيک.
▪ کنترل مديريت و برنامه ريزي تاکتيکي.
▪ برنامه ريزي و کنترل عملياتي.